[vc_row][vc_column width=”1/3″][woodmart_products post_type=”ids” items_per_page=”1″ columns=”1″ sale_countdown=”0″ stock_progress_bar=”0″ highlighted_products=”0″ products_bordered_grid=”0″ lazy_loading=”no” include=”52384″][/vc_column][vc_column width=”2/3″][vc_column_text woodmart_inline=”no” text_larger=”no”]
در زندگی همه ی ما این احساس وجود داشته است که اگر به گذشته برگردیم خیلی از کارها یا دست کم بخشی از کارهایی که انجام دادیم را دیگر انجام نمی دهیم.
زندگی هر کدام از ما شاید با بسیاری از اگرها و ای کاش ها و شاید ها گره خورده باشد.
اگر این حرف را نمی زدم! اگر این کار را نمی کردم! اگر آن شانس را از دست نمی دادم و … الان زندگی و سرنوشت بهتری برایم رقم خورده بود.
نورا سید قهرمان رمان کتابخانه ی نیمه شب مثل بسیاری از مردم درگیر با همین اما و اگرها و ای کاش های پر حسرت است.
او احساس می کند در همه ی دوراهی های زندگی اش راه را اشتباه انتخاب کرده است.احساس می کند که نتوانسته است نه تنها برای خودش بلکه برای هیچکس مفید باشد.
حتی برای گربه اش..
بله نورا حتی از دست دادن گربه اش را از کوتاهی خودش در مراقبت کردن از او می بیند.
نورا با از دست دادن موقعیت ازدواجش و عدم موفقیت در زمینه ی کاری و حتی در علاقه اش یعنی موسیقی دچار افسردگی شده است.
او حتی به این نتیجه رسیده است که شکست همانند ژنی ست که در DNA او وجود دارد.
نورا رفتن از این دنیا و مرگ را تنها راه خلاصی خودش از این همه شکست می بیند اما در جایی میان مرگ و زندگی قرار می گیرد و این شانس را به دست می آورد که حسرت هایش را زندگی کند.
او حالا می تواند با زندگی کردن حسرت هایش نتیجه ی مقابل تصمیماتش را ببیند و بداند که اگر جور دیگری انتخاب می کرد سرنوشتش چه بود.
کتابخانه ی نیمه شب فقط یک رمان سرگرم کننده نیست بلکه راهنمایی ست برای لذت بردن از زندگی..برای کنار گذاشتن و حمل نکردن بار سنگین حسرت هایمان.
کتابخانه نیمه شب به ما می آموزد که هر رفتار کوچک و هر حرف کوچک ما می تواند چه تاثیری بر زندگی اطرافیانمان داشته باشد.
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_column_text woodmart_inline=”no” text_larger=”no”]
برشی از رمان :
« اگه هدفت رسیدن به چیزی باشه که با ذاتت در تضاده، همیشه شکست می خوری.هدفت باید این باشه که خودت باشی،که مثل خودت رفتار کنی و به نظر برسی و فکر کنی، که حقیقی ترین نسخه ی خودت باشی.
از خودت بودن استقبال کنی، تشویقش کنی ، دوستش داشته باشی، برای رسیدن بهش سخت تلاش کنی وقتی هم کسی مسخره ش می کنه یا بهش دهن کجی می کنه محل نذاری، شایعات بیشترشون حسادتن و فقط ظاهرشون رو تغییر دادن. »
کتابخانه ی نیمه شب را نه برای سرگرمی بلکه برای کمک به روح خودمان برای آن که خودمان را همان گونه که هستیم دوست بداریم و همان گونه که هستیم بپذیریم باید خواند.
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column width=”1/6″][/vc_column][vc_column width=”2/3″]
[/vc_column][vc_column width=”1/6″][/vc_column][/vc_row]
بررسی خوبی بود
تعریف این کتاب رو خیلی شنیدم. چه در ایران و چه در کشورهای مختلف نظرات بسیار خوبی در مورد این کتاب بیان شده
برای من خیلی تاثیرگذار بود و دوستش داشتم♡…به نظرم حتی اگه دوستش نداشتین بازم خوندنش لازمه…چون اکثریتمون حال بد و حسرت داشتن و تجربه کردیم*
خیلی مشهور شده، گرونم شده، نمیدونم، دو دل شدم، بخونم نخونم…