«تجارت با مرگ در مغازۀ خودکشی»

[vc_row][vc_column width=”1/3″][woodmart_products post_type=”ids” layout=”carousel” items_per_page=”2″ include=”64615, 40705″ sale_countdown=”0″ stock_progress_bar=”0″ highlighted_products=”0″ products_bordered_grid=”0″ lazy_loading=”no” slides_per_view=”1″ autoplay=”no” hide_pagination_control=”no” hide_prev_next_buttons=”no” center_mode=”no” wrap=”no” scroll_carousel_init=”no”][/vc_column][vc_column width=”2/3″][vc_column_text woodmart_inline=”no” text_larger=”no”]

مغازه ی خودکشی به قلم ژان تله همان گونه که از نام آن بر می آید رمانی ست با محوریت مرگ خودخواسته..مرگی که در روزگار تیره و لبریز از اندوه و نا امیدی گویی تنها راه روبه روی آدم های شهر است.

خانواده ی توواچ توانسته اند از نا امیدی مردم و با استفاده از تیره روزی آن ها مغازه ی پر رونقی از ادوات خودکشی را به راه بیندازند و تجارتی پر سود را از مرگ دیگران به دست بیاورند.

مغازه ای که در آن انواع و اقسام وسایل ریز و درشت برای وداع با زندگی و در آغوش گرفتن مرگ فراهم است. از طناب دار و شمشیر سامورایی گرفته تا سم و ویروس ها و گیاهان کشنده..

فروشگاه خودکشی روز به روز رونق بیشتری می گیرد و به افتخاری برای خانواده ی توواچ تبدیل می شود.
میشیما و لوکِرس زن و شوهری که صاحبان مغازه ی خود کشی هستند سه فرزند دارند که نام هر کدام از آن ها را با استفاده از یک شخصیت مشهور که خودکشی کرده است انتخاب کرده اند.

نام مریلین تنها دختر این خانواده از مریلین مونروی معروف نام ونسان پسر بزرگ خانواده از ونسان ونگوک و نام کوچکترین فرزند خانواده یعنی پسر بچه ی قهرمان داستان آلن ازآلن تورینگ گرفته شده است.

هر گونه روشنی و امید به زندگی برای تجارت خانواده ای که از مرگ سود می برد مانند سم عمل می کند و پدر و مادر تمام سعی خود را برای پرورش فرزندانی افسرده به کار گرفته اند اما آلن از ابتدای تولد از همان لبخندهای نوزادی اش تفاوتی با دیگر فرزندان این خانواده داشت. گویی او حجم عظیم تیرگی ها را نمی بیند و فقط روشنی ست که نظر او را جلب می کند و به قول مادرش فقط نیمه ی پر لیوان را می بیند.

برشی از رمان در توصیف آلن از زبان مادر :
«مثلا اگر هواپیمایی با دویست و پنجاه مسافر سقوط کنه و دویست و چهل و هفت نفرشون هلاک بشن ، فقط تعداد بازمانده ها رو یادش می مونه » ادای آلن را در می آورد « وای مامان زندگی چقدر شگفت انگیزه! سه نفر از آسمون افتادند پایین و زنده موندند… »

[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_column_text woodmart_inline=”no” text_larger=”no”]

تا قبل از آلن زندگی بر وفق مراد خانواده ی توواچ می گذشت اما با آمدن او همه چیز تغییر می کند. آلن عاشق خنداندن دیگران است و سرزنده و پر از امید به زندگی ست.
او یک تنه نظم زندگی خانواده ی غمگین توواچ را بر هم زده است و پدر و مادر برای کنترل او راهی پیدا نمی کنند.

در واقع نویسنده بر خلاف نام کتاب با خلق شخصیت آلن اهمیت زندگی را و اهمیت شاد و امیدوار زندگی کردن را به مخاطب تاکید می کند و هر چقدر که قصه جلوتر می رود عوض شدن فضای غمگین و سیاه خانواده توسط آلن که تنها منبع شادی و امیدواری ست و تنها کورسوی باقی مانده از زندگی در برابر مرگ است را مشاهده می کنیم.

رمان از آن جایی که در ژانر کمدی سیاه نوشته شده است با این که از مرگ صحبت می کند و فضای تیره ی ناشی از یاس را ترسیم می کند اما هم زمان می تواند لبخند را با شیطنت های آلن بر لب مخاطب خود بنشاند.

مغازه ی خودکشی خیلی سریع توانست مخاطبان فراوانی پیدا کند و به زبان های مختلف ترجمه شود . این اثرحتی درانیمیشن هم مورد اقتباس واقع شده است. در ایران هم کتاب صوتی این رمان با صدای هوتن شکیبا ساخته شد و بر اساس اقتباسی از رمان نمایشی با همین نام در تئاتر به اجرا درآمده است

نویسنده با نگاهی انتقادی به بشر امروز به او اهمیت امیدواری را گوشزد می کند. او از بیماری خاموش و خطرناکی به نام افسردگی می گوید که در جهان دامان بسیاری از انسان ها را گرفته است.

بعد از خواندن مغازه ی خودکشی هرگز نصیحت آلن را فراموش نکنید:

« چرا به جای لعنت فرستادن به تاریکی یه چراغ روشن نمی کنی؟! »

[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column width=”1/6″][/vc_column][vc_column width=”2/3″]

[/vc_column][vc_column width=”1/6″][/vc_column][/vc_row]