این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید
بی پدر
بی پدر
نویسنده | |
---|---|
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ | دوم |
سال انتشار | 1400 |
1-10 | 11-20 | 21-100 | 101+ |
54,400 تومان | 51,200 تومان | 48,000 تومان | 44,800 تومان |
برای ثبت درخواست تامین، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
64,000 تومان قیمت اصلی: 64,000 تومان بود.54,400 تومانقیمت فعلی: 54,400 تومان.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
با خرید این محصول 5 سکه معادل 1,088 تومان در باشگاه مشتریان دریافت کنید!
ارسال رایگان پستی برای سفارش های بالای 500,0000 تومان
امکان ارسال سفارش به صورت کادوپیچ
کادوپیچ
برای اینکه سفارش رو کادوپیچ براتون ارسال کنید، باید بعد از اضافه کردن کتاب ها به سبد خرید ، وارد سبد خرید بشید و دکمه "کتاب رو براتون کادو کنیم؟" رو بزنید.
حتی میتونید در ادامه آدرس کسی رو که مایلید براش سفارش کادوپیچ شده ارسال بشه رو وارد کنید ;)
دومین رمان مژده سالارکیا داستانی است از خانوادهای عجیب که حتی مردگانشان نیز دست از سر ماندگان برنمیدارند… سالارکیا، نویسنده و منتقد جوان روزگار ما که در دانشگاه ادبیات فارسی خوانده، پیش از این مثلثهای موازی را منتشر کرد که نشان از علاقهی او داشت به رابطههای سادهی انسانی که ناگهان در هم گره میخورند.
▪️بیپدر قصهی دختری است که کارِ گویندگی میکند و روزگار میگذراند. او در سالگرد فوت زنی به نام جَریره قصهی خود را آغاز میکند. زنی که آغاز راهی است برای کشف سرنوشتهای معمایی روابط خانوادهی او. قصهی پدر، مادر، بمبارانهای دههی شصت تهران و آدمهایی که تلاش میکنند از قاب عکسهای خود بیرون بیایند و خود را از نو ثابت کنند. این دختر با بازگشت به ملک پدری راهی سفری میشود در زمان که بهتدریج او را از انواع اتفاقهایی که بر سرش آمده آگاه میکند. و این میان «پدر» نقشی متفاوت و شگفتآور دارد.
▪️سالارکیا رمانی نوشته که از نفس نمیافتد و مدام با قصههای خود خواننده را دچار موقعیتهای تازهای میکند، موقعیتهایی که در آنها گناه، تمرد و گریز و البته نفرینها کار خودشان را کردهاند. حالا او مانده و این مردگان که باید ردشان را بزند و بفهمد چرا چنین احضار شدهاند…
وزن | 160 گرم |
---|---|
نویسنده | |
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ | دوم |
سال انتشار | 1400 |
تعداد صفحه | 152 |
جلد کتاب | شومیز |
زبان کتاب | فارسی |
شابک | 9786220109884 |
برای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.
1-10 | 11-20 | 21-100 | 101+ |
54,400 تومان | 51,200 تومان | 48,000 تومان | 44,800 تومان |
بریده هایی از این کتاب
متن ارسال بعد از بررسی تایید و منتشر خواهد شد.
برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
- خدیجه
یک چیزی توی دلم میگوید کاش رهام نمیمُرد. نمیخواهم بمیرد. برای من اهدای قلبش هم زندهاش نمیکند. برای من دلِ جدا از گِل اهمیتی ندارد. امروز همهٔ وجود رهام همین تکهپارههای مهم است و این تکهپارهها بدون تن رهام به هیچ کارِ من نمیآید. او پشت شیشه خوابیده بود و من داشتم به او نگاه میکردم که هیچ کار مفیدی توی زندگیاش نکرده بود. من چی؟ من کاری کرده بودم؟
- خدیجه
نگران من که نیست، نگران رضایت ندادنم است. صبحی که از اینجا رفتم، سری هم به بیمارستان زدم. بهار آنجا نبود. دکترش هم نبود. رهام داشت به مُردنش ادامه میداد. تنها اتفاق بادوام در زندگی رهام همین مُردن است. هر وقت چیزی به دست میآورد، قرار بود از دست بدهد. اگر من رضایت بدهم، همین مُردن را هم از دست میدهد. قلبش میرود توی قفسهٔ سینهٔ یک نفر دیگر و زنده میماند. همانطور که توی مرصادالعباد آمده بود که «گِل دل از ملاط بهشت بیاوردند و به آب حیات ابدی سرشتند و به آفتاب سیصد و شصت نظر بپروردند.» آن وقت حیات ابدی میآید سراغش و او زنده میماند تا چند سال دیگر… تا وقتی که صاحب جدید قلب هم بمیرد.
دیدگاهها
پاکسازی فیلترهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.