حامد

آلبر کامو به ماریا کاسارس، ۱۷ دسامبر ۱۹۴۹ با هم، یک‌بار دیگر! اما هیچ وقت مثل امشب نخواهد بود و علی‌رغم تمام موانع، سرشارم از حس قدردانی و افتخار. محبت من تمام نمی‌شود و وقتی از فرط خستگی تمام شود، صورتت که دردانۀ من است… تازه پر از زندگی می‌شود! زندگی چهره‌ای ندارد به‌جز چهرۀ تو. دستت را می‌گیرم، سخت محکم، در تمام آن مدت.