«تقابل شقاوت و سعادت در کارزار وسوسه‌های ناتمام»

[vc_row][vc_column width=”1/3″][woodmart_products post_type=”ids” items_per_page=”1″ columns=”1″ sale_countdown=”0″ stock_progress_bar=”0″ highlighted_products=”0″ products_bordered_grid=”0″ lazy_loading=”no” include=”16751″][/vc_column][vc_column width=”2/3″][vc_column_text woodmart_inline=”no” text_larger=”no”]

داستان کربلا قرن هاست که نسل به نسل و سینه به سینه از دل تاریخ عبور کرده تا این حقیقت تاریخی هرگز پشت ابر نماند.
روایتی که راویان متعددی داشته و همچنان دارد.

سال هاست که بر بالای منبرها واعظان و مداحان از مصیبت های اتفاق افتاده در کربلا می گویند و از رشادت ها و عظمت امام حسین و یاران بی همتایش..

اما ابراهیم حسن بیگی به سراغ روایتی متفاوت از کربلا و آن روزهای پر آشوب عراق رفته است.
از روزهایی که با آمدن جناب سفیر « مسلم ابن عقیل » آغاز می شود و تا واقعه ی کربلا و پس از کربلا و تا به امروز ادامه پیدا می کند.

وسوسه های ناتمام داستان شخصیتی به نام ایوب است.ایوبی که آهنگر است و در کنار پدر آهنگرش کار می کند.او از خانواده ای آمده است که در آن پدر و مادر از محبان علی (ع) و فرزندان آن حضرت هستند.

نویسنده با توصیف روزهای قبل از کربلا مخاطب را با خود همراه می کند تا آن جا که نظامیان کوفه برای سفارش پانصد شمشیر تیز و بران به مغازه ی پدر ایوب می آیند و آن جا ایوب از پس نیم نگاهی عاشق می شود و دلش برای دختر یکی از فرماندهان کوفه سخت می لرزد و این آغاز وسوسه ای ست ناتمام که ایوب را قرن هاست که در برزخ جای داده است.

و حالا ایوب مانده است و هوس به دست آوردن آن چشم ها
هوسی که در برابرش از هرچه که دارد باید بگذرد حتی از عزیزترین هایش..

اما ایوب که این وصال می تواند آینده اش را عوض کند و از نزدیکان و اقوام بزرگان کوفه شود راه آسانی ندارد.
او چگونه می تواند از پدر و مادری که محب علی (ع) هستند بخواهد که به ازدواج با دشمنان علی رضایت دهند؟
ایوب پس از قرن ها آواره ی برزخ است و در عذاب..
وسوسه های ناتمام را با زبان و روایت ایوب می خوانید..
روایتی ملموس از این که چگونه یک انسان همه چیزش را پای یک وسوسه می تواند ببازد حتی شرافتش را…

[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column width=”1/6″][/vc_column][vc_column width=”2/3″]