قاب نقاشی را برداشت تا پشت آن را وارسی کند ؛ مبادا اهریمن در صورت زنی زیبا آشکار شده تا اورا بفریبد! ناگاه کلیددار سررسید، چرم نوشته ای به خط سمنار معمار به بهرام داد که در آن نوشته بود:«زمانی این در را به روی بهرام بگشایید که هفده بهار را پشت سر بگذارد.» اما هنوز چند ماهی مانده بود تا بهار هفدهم در رسد. بهرام چنان به شور و شوق آمده بود که هرگز تاب یک بهار ماندن پشت در این گنجینه ی اسرار را نداشت ، پس قفل را برگشود و پا به سرای هفت پیکر گذاشت.
قصه خواندنی ویس و رامین (تازه هایی از ادبیات کهن ایران)
Earn 6 Reward Points
99,000 تومان 84,150 تومان
قصه های خواندنی یادگار زریران
Earn 6 Reward Points
60,000 تومان 51,000 تومان
اتمام موجودی
قصه خواندنی هفت پیکر (تازه هایی از ادبیات کهن ایران)
Earn 6 Reward Points
63,750 تومان
وزن | 284 گرم |
---|---|
نویسنده | |
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ | چهارم |
سال انتشار | 1390 |
تعداد صفحه | 148 |
جلد کتاب | شومیز |
زبان کتاب | فارسی |
شابک | 9789643499006 |
ناموجود
توضیحات
نظرات (0)
بریده هایی از کتاب
توجه
با ارسال بریده کتاب 4 سکه در باشگاه مشتریان کتابستان دریافت خواهید کرد
برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود / عضویت
هنوز بریده ای از این کتاب ارسال نشده است.
نقد و بررسیها
پاکسازی فیلترهنوز بررسیای ثبت نشده است.