مریم

با آگاهی از این مطلب که امام (ع)، مصون از هر گونه گناه و اشتباه است و تمام افعال و اقوال و اوامرش عین صواب و مصلحت و حکمت است، انسان با اشتیاق قلبی و اراده باطنی و با تمام وجود، دل به خواست او می‌دهد؛ چرا که می‌داند نه‌تنها نجات اخروی، بلکه حتی اقبال دنیوی‌اش در پرتو دل دادن به امر امام (ع) است. و چه زیباست این‌گونه دل سپردن به امام (ع)؛ همچنان که «عبداللّه بن ابی‌یعفور» به امام زمان خود، امام صادق (ع) عرض کرد: «وَ اللَّهِ لَوْ فَلَقْتَ رُمَّانَةً بِنِصْفَینِ، فَقُلْتَ هَذَا حَرَامٌ وَ هَذَا حَلَالٌ، لَشَهِدْتُ أَنَّ الَّذِی قُلْتَ حَلَالٌ حَلَالٌ وَ أَنَّ الَّذِی قُلْتَ حَرَامٌ حَرَامٌ» (سوگند به خدا! اگر اناری را از وسط دو نیم کنی و بفرمایی که نصف آن حلال و نصف دیگرش حرام است، مطمئناً گواهی خواهم داد که نیمی را حلال شمردی، حلال است و نیمه دیگر را که حرام شمردی، حرام است [و هیچ‌گونه چون و چرا نخواهم کرد]).