فاطمه

سلمان با دست به یکی از درهایی که داخل مسجد باز می شد اشاره کرد و گفت: درِ خانه علی و بانویم فاطمه رو به مسجدالنبی باز می شود. فضه همراه سلمان به طرف خانه فاطمه رفت و متعجب تر از قبل به این فکر میکرد که چطور فقط در خانه رسول الله و دخترش رو به مسجد باز می شود.