خدیجه

با رفتن آن دو، حال‌وهوای شاد و سرزنده هم از کافه رخت بربست و فضای کافه در سکوت فرورفت. هیچ موسیقی زمینه‌ای در کافه پخش نمی‌شد و این به آن معنا بود که وقتی کسی در کافه حرف نمی‌زد، می‌شد صدای ورق‌زدن کتاب داستان زن سفیدپوش را شنید.
ناگاره همان طور که مشغول برق‌انداختن لیوانی بود، از کازو پرسید: «نگفته‌ن کینویو چطور داره با بیماری‌ش کنار میاد؟» لحن صدایش هیچ فرقی با زمانی که با خودش حرف می‌زد، نداشت. کازو سرش را تکانی داد. اما به سؤال او جواب نداد.