خدیجه

در صورتی که اپوزیسیون‌ها و مخصوصاً جنبش‌های ضدسرمایه‌داری با کلّیت آنچه در پسِ تناقضات رخ می‌نماید آشنا باشند، آنگاه می‌توانند به‌جای مبهوت‌ماندن و درماندگی از مشاهدهٔ نحوهٔ گسترش و تعمیق تناقضات در جریان شکل‌گیری و حل بحران، از آن به نفع خود بهره ببرند. اگر بحران‌ها مراحل گسست و گذاری باشند که سرمایه طی آن خود را به شکل جدیدی بازسازی می‌کند، می‌توان گفت همچنین مراحلی‌اند که فرصت طرح و پیگیری عملی پرسش‌های اساسی را در اختیار جنبش‌هایی می‌گذارند که می‌کوشند جهان را در سیمای متفاوتی بازآرایی کنند.