خدیجه

محمدحسن خان به همسرش گفت: حاکم استرآباد گرچه مردی است بی‌غرض اما هر چه باشد حاکمی است که از طرف نادرشاه گماشته شده و تو می‌دانی که نادرشاه با آنها خوب نیست و اگر تو در استرآباد با مردم رفت‌وآمد کنی حاکم نسبت به تو ظنین خواهد شد و تصور خواهد کرد تو از طرف من مأمور هستی که زمینه توطئه‌ای را فراهم سازی.