خدیجه

سرسرا بوی کلم پخته و پادری کهنه می‌داد. یک سرش پوستری رنگی به دیوار میخ‌کوب شده بود که به درد نمی‌خورد در داخل به معرض تماشا گذاشته شود چون زیادی بزرگ بود. چیزی را نشان نمی‌داد جز چهره‌ای عظیم، با پهنای بیش از یک متر. سیمای مردی حدوداً چهل و پنج‌ساله، با سبیلِ مشکی و خطوط چهرهٔ خشن و خوش‌ترکیب.