در آثار صادق هدایت نیز مانند زندگیش میتوان نشانههایی از یک معما یا تناقض را دید. در این آثار هم کشش به انتقاد اجتماعی، طنز و واقعگرایی در سبک وجود دارد، و هم تمایل به انزواطلبی و بکارگیری شیوه ذهنی داستاننویسی. داستانهای هدایت از نظر ترتیب زمانی سیر تکاملی خاصی را طی نمیکنند، و این دو گرایش به ظاهر متضاد را میتوان در آثار او از زمان چاپ اولین مجموعه داستانهای کوتاه هدایت، «زندهبه گور»، در سال ۱۳۰۶ تا چاپ آخرین داستانش، «توپ مرواری»، پس از مرگ او در سال ۱۳۳۴ دنبال کرد، گرچه اوج داستاننویسی هدایت «بوفکور» است که به سال ۱۳۱۵ منتشر شده است.
خدیجه
18
آذر