خدیجه

مرحبا به چیزی در آسمان خیره بود. نمی‌دانم از کجا فهمید که بیدار شدم. چون کلی وقت بعد گفته بود:
«یک چیزی بپرس.»
و وقتی دید چیزی نمی‌پرسم مجبور شد خودش بپرسد:
«می‌دانی اولین جمله‌ای که مخترع تلگراف، تلگراف کرده چه بوده؟»
خیلی عقل می‌خواهد نصفه‌شب یکی آدم را لخت غافلگیر کند و بعد ازش بپرسد که اولین تلگراف جهان چه بوده و… فکر کنم قیافه‌ام بدجوری دیدنی شده بود. مرحبا گفته بود:
«تلگرافش این بود: “کار خدا را ببین.”‌ یا یک چیزی شبیه این.»