محسن

معمولاً خاطراتم از کره شمالی سراغم می‌آید‌ و یک سؤال بخصوص همچنان دست از سرم بر نمی‌دارد: چرا بیش‌تر مردم کشورم به زندگی در چنان رنج و عذابی ادامه می‌دهند؟ از وقتی به سئول رسیدم،‌ با خواندن کتاب‌های مختلف و روزنامه‌ها فهمیدم که فلاکت در کره شمالی تقصیر رژیم نامعقول و توتالیتر آن است. کشور در فاجعه‌ای اقتصادی دست و پا می‌زند. سلسله خانوادگی کیم، تنها سلسله کمونیست دنیا،‌ بی‌رحمانه هر مخالفتی را سرکوب کرده‌اند.
این پاسخ‌ها مرا راضی نمی­کند و فقط قدری پریشانی دلم را تسکین می­دهد. در واقع این جواب‌ها باعث شده است کاملاً احساس عجز کنم. من فقط چهل کیلومتر دورتر از سیم‌های خاردار مرز زندگی می‌کنم که مرا از سرزمینم جدا می‌کند و همچنان نمی‌توانم برای مردمم، ‌آن‌هایی که به خاطر قحطی و قلع و قمع یک رژیم بی‌رحم و سختگیر توتالیتر دیگر توانی ندارند، کاری انجام دهم.