خدیجه

کتری چی؟ چی می‌شد اگر لوله‌اش که بازوبسته می‌شد، بخاری که ازش بیرون می‌زد تبدیل به دهانی می‌شد و می‌توانست با سوتْ ملودی‌های قشنگ بزند، شکسپیر بخواند یا این‌که اصلاً باهم بزنیم زیر خنده؟ می‌توانستم کتری‌ای اختراع کنم که با صدای بابا برایم کتاب بخواند، آن وقت می‌توانستم بخوابم، شاید هم چندتا کتری بخشِ کُر زیردریایی زرد را که یکی از آهنگ‌های بیتل‌هاست و من دوست دارم باهم بخوانند؛ چون حشره‌شناسی یکی از raisons d’être من است و این از آن اصطلاح‌های فرانسوی است که بلدم.