[vc_row][vc_column width=”1/3″][woodmart_products post_type=”ids” items_per_page=”1″ include=”5198″ columns=”1″ sale_countdown=”0″ stock_progress_bar=”0″ highlighted_products=”0″ products_bordered_grid=”0″ lazy_loading=”no”][/vc_column][vc_column width=”2/3″][vc_column_text woodmart_inline=”no” text_larger=”no”]
کمتر کسی است که نام «عرفان به گوش او خورده باشد ولی نام «سید علی قاضی طباطبایی» را نشنیده باشد، عارفی عالم و عامل که اگرچه در علوم مختلف صاحب نظر بود ولی در زیست عارفانه کم نظیر و مثال زدنی است.
کسی که با همۀ مقام علمی و معنوی که داشت، سجاده از زیر پایش کشیدند و او را تهدید به قتل کردند.
« کهکشان نیستی » به قلم محمد هادی اصفهانی یک اثر جذاب، پُرکشش و بسیار تأثیرگذار در ژانر جذاب داستان مستند است که به جزئیات و ابعاد مختلف زندگی هشتاد و یک سالۀ عارف عالی قدر حضرت آیۃ الله سید علی قاضی طباطبایی از ایام ورود ایشان در بیست و هفت سالگی به نجف می پردازد.
کتاب از زبان افراد مختلفی روایت شده است؛ از زبان خود ایشان و همسر و فرزند و علاقمندان ایشان گرفته تا کافه دار و شرخر و مرده شور و حتی کسانی که نقشۀ قتل ایشان را در سر داشتند و همین تنوع در راوی باعث جذابیت،گیرایی و کشش هرچه بیشتر این اثر شده است.
شما در این کتاب از طرفی قدم به قدم با زندگی و سلوک یک عارف بزرگ همراه می شوید و از طرفی راهی یک سفر درونی و سیر انفس خواهید شد؛ از پرسه زنی در کوچه های نجف تا خواندن نماز در مسجد سهله. سطر به سطر کتاب شما را به خلسه ای عمیق و شیرین خواهد برد که دوست ندارید هیچ پایانی داشته باشد و هر چه جلوتر می روید دل بُریدن از کتاب برای شما سخت تر خواهد شد.
اگر می خواهید از نزدیک ترین زاویۀ به تماشای زندگی یک سالک عرفان بنشینید و با جزئیات منش او درگیر شوید «کهشکان نیستی» را هرگز از دست ندهید. شما در این همراهی شیرین با سیر و سلوک سید علی قاضی، با یک نمونۀ اعلی از شیعۀ تراز مواجه می شوید که می توان آن را میزان و محکِ عیار تشیع قرار داد و ادعای شیعه بودن را در مقامِ قیاس با آن سنجید.
با این که محوریت اثر، شخصیت و ابعاد مختلف زندگی شخص سید علی قاضی است ولی خواننده در خلال آن با فضای معنوی و فرهنگی نجف در زمان حیات ایشان و با بعضی از شخصیت های عرفانی و اولیای الهی و سلوک و مشی فکری و شخصیتی آن ها نیز آشنا می شود؛ اشخاصی چون ملا حسینقلی آقای بهاری، سید احمد کربلایی، سید جمالالدین گلپایگانی و علما و عرفای دیگر که در مواردی به عنوان راوی نیز حضور دارند.
برای هر فصل در انتهای کتاب و در بخش ارجاعات به ترتیب از شماره ١ تا ٧٥، هر مطلبی که مستند بوده عنوان خورده و قید شده است. در انتهای کتاب تقریباً نزدیک به ١۰ هزار کلمه مطلب دربارۀ استنادات آمده است.
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_column_text woodmart_inline=”no” text_larger=”no”]
این اثر در هفتاد و پنج فصل تدوین شده که در هفتاد و چهار فصل از آن به روایت پرداخته شده و در فصل آخر آن که از جذاب ترین بخش های کتاب است، سفارشات و دستورات عرفانی آن عارف گران قدر آورده شده است که می تواند چراغ راه مشتاقان وادی معرفت باشد.
در بخشی از وصایای ایشان آمده است:
«نماز را بازاری نکنید، اول وقت به جا بیاورید با خضوع و خشوع! اگر نماز را حفظ کردید، همه چیزتان محفوظ می ماند و تسبیح صدیقۀ کبری سلام الله علیها و آیۃ الکرسی در تعقیب نماز ترک نشود و از مستحبات ، در تعزیه داری و زیارت حضرت سیدالشهداء مسامحه ننمایید و روضۀ هفتگی ولو دو سه نفر باشد، اسباب گشایش امور است و اگر از اول عمر تا آخرش در خدمات آن بزرگوار از تعزیت و زیارت و غیرهما به جا بیاورید، هرگز حق آن بزرگوار ادا نمی شود و اگر هفتگی ممکن نشد، دهۀ اول محرم ترک نشود»
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column width=”1/6″][/vc_column][vc_column width=”2/3″]
[/vc_column][vc_column width=”1/6″][/vc_column][/vc_row]
عالی و ممنون
هرچی در مورد آقای قاضی بدونیم، بازم جا داره، کمه،
این کتاب هم ک خوب کار کرده،
خدا خیرتون بده.