

این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید


خانم کارکوب
خانم کارکوب
72,000 تومان قیمت اصلی: 72,000 تومان بود.61,200 تومانقیمت فعلی: 61,200 تومان.
نویسنده | |
---|---|
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ | ششم |
سال انتشار | 1399 |
1-10 | 11-20 | 21-50 | 51-100 | 101+ |
61,200 تومان | 57,600 تومان | 54,000 تومان | 50,400 تومان | 46,800 تومان |
برای ثبت درخواست تامین، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
72,000 تومان قیمت اصلی: 72,000 تومان بود.61,200 تومانقیمت فعلی: 61,200 تومان.
در انبار موجود نمی باشد
مشاهده QR CODE

با خرید این محصول 6 سکه معادل 1,224 تومان در باشگاه مشتریان دریافت کنید!
ارسال رایگان پستی برای سفارش های بالای 500,0000 تومان
امکان ارسال سفارش به صورت کادوپیچ
کادوپیچ
برای اینکه سفارش رو کادوپیچ براتون ارسال کنید، باید بعد از اضافه کردن کتاب ها به سبد خرید ، وارد سبد خرید بشید و دکمه "کتاب رو براتون کادو کنیم؟" رو بزنید.
حتی میتونید در ادامه آدرس کسی رو که مایلید براش سفارش کادوپیچ شده ارسال بشه رو وارد کنید ;)
در این کتاب زهرا کارکوب از دوران کودکی و نوجوانی، ازدواج، حال و هوای خود و زندگی اش در دوران انقلاب و جنگ، شهادت فرزندانش و درد و رنج هایی که متحمل شده بود و دیدارش با رهبر می گوید.
نویسنده برای تدوین این کتاب از محمدرضا، فرزند آزادهٔ جانبازش، حمید پسر جانباز دیگرش، دخترش رؤیا برای بخشی از خاطرات زندگیاش، و از جانباز آزاده احمد پاکدامن، همرزم منصور فرزند کوچک و مفقودش، کمک گرفته است.
از متن کتاب:
آفتاب زده بود که بههمراه تمام فامیل به سوی غسالخانهای که قرار بود جنازه را به آنجا بیاورند، رفتم. انتظار آمدن زندهها خیلی سخت و طاقتفرساست و انتظار آمدن پیکر شهید سختتر از آن. هیچکس شعلههای آتشی که درونم را میسوزاند و به خاکستر بدل کرده بود، نمیدید. فقط آه میکشیدم و چشمبهراه بودم که یوسفم بیاید.
ساعتی گذشت. پیکر را آوردند و به داخل غسالخانه بردند. بیتاب دیدارش بودم. زنها شیون میکردند و مردها گریه. همه پشت در غسالخانه جمع شده بودند. در باز شد. من و مادرم داخل رفتیم. چند لحظه بیهیچکلامی فقط نگاهش کردم. بدنم میلرزید. اشکم بیصدا پایین میآمد. نفسنفس میزدم. جلو رفتم و بیاختیار خم شدم و صورت بر صورتش گذاشتم و بوسیدمش. چشمانش نیمهباز بود. بدنش بوی عطر میداد.
شروع کردم به نجوا: «فدات بشم، مامانی!… تو هم هوای رفتن داشتی. نگفتی مامانی دلتنگت میشه؟ بالأخره به آرزوت رسیدی.» دستم را روی صورت و بدنش میکشیدم، نوازشش میکردم و قربان صدقهاش میرفتم. لبانم از گریه میلرزید. عزیزم بهخواب رفته بود.
وزن | 240 گرم |
---|---|
ابعاد | 13 × 20 × 1 سانتیمتر |
نویسنده | |
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ | ششم |
سال انتشار | 1399 |
تعداد صفحه | 240 |
جلد کتاب | شومیز |
زبان کتاب | فارسی |
شابک | 9786008857297 |
3 دیدگاه برای خانم کارکوب
پاکسازی فیلتربرای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.
1-10 | 11-20 | 21-50 | 51-100 | 101+ |
61,200 تومان | 57,600 تومان | 54,000 تومان | 50,400 تومان | 46,800 تومان |
بریده هایی از این کتاب
متن ارسال بعد از بررسی تایید و منتشر خواهد شد.
برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
با ارسال بریده کتاب، سکه دریافت کنید!
محمد مهدی –
هدیه ای خوب برای مادران سرزمین خوبمون
علی –
خاطرههای زنی با قدی خمیده ولی استوار است قلمی روان و توانا، خواننده را با حوادث و فراز و فرودهای بسیار زندگی و صبر و فداکاری یک مادر همراه میکنه
علی –
صبر و استقامت خانم کارکوب ستودنی است