یکی از فضاییها گفت «در واقعیت کوتاهتر بهنظر میرسید.»
تریشا گفت «چی؟»
«بله.»
«من… نمیفهمم.» طبیعیه که انتظار چنین چیزی رو نداشت. اما جریان گفتوگو تا الآن حتی برای چیزی که اصلاً و ابداً انتظارش رو نداشت هم غیرمنتظره بود. تریشا ادامه داد «از طرف زِیفود اومدین؟»
انگار این پرسش فضاییها رو گیج کرده بود. به زبانی بُریده و ناشناخته چند کلمهای باهم ردوبدل کردند و دوباره به سمت تریشا برگشتند.
یکیشون گفت «فکر نمیکنیم. تا اونجایی که میدونیم، نه.»
یکی دیگهشون به آسمون نگاه کرد و پرسید «زِیفود کجاست؟»
تریشا پاسخ داد «نمیدونم.»
«از اینجا خیلی دوره؟ کدوم سمته؟ ما نمیدونیم.»
خدیجه
17
آذر