تریشا سفینهٔ در حال فرود رو دید و با کنجکاویِ اندکی از خودش پرسید که این نورهایی که بالای درختها چشمک میزنند چیاند. خونهٔ تریشا فاصلهٔ زیادی با فرودگاه هیترو نداشت و برای همین تریشا به دیدن نورهای متحرک در آسمون عادت داشت. اما این نورها معمولاً نه اونقدر به زمین نزدیک بودند و نه نصفهشب پیداشون میشد. برای همین بالاخره کنجکاو بود؛ هر چند اندک.
وقتی سفینه بهش نزدیک و نزدیکتر شد، کنجکاویِ تریشا به تعجب تبدیل شد.
خدیجه
17
آذر