زندگی من یکساله و دانیال پنجساله، میدانی شد برای مبارزهی خیر و شر؛ و طفلکی خیر که همیشه شکست میخورد در چهارچوبِ سازمانزدهی خانهمان. مادر مدام از خدا و خوبی میگفت و پدر از دغدغههای سازمان. چند سالی گذشت اما نه خدا پیروز شد و نه رجوی و مریمش. روزها دوید و در این هیاهو، من و برادرم دانیال، خلأ را انتخاب کردیم.
خدیجه
15
دی