همهچیز این صورت عادی بود: پیشانی بلند، بینی کشیده و قلمی، چانه باریک، گونههای استخوانی، زلفهای ابریشمی، لبهای باریک، جمعا اثر خاصی در بیننده باقی نمیگذاشتند.
صورت از آن زن بسیار زیبایی بود، اما آن چیزی که تماشاچی را مبهوت میکرد، زیبایی صورت نبود، معما و رمز در خود چشمها بود. چشمها باریک و مورب بودند. گاهی برعکس تخیل بیننده زنی را جلوهگر میساخت که دارد با این نگاه نقاش را زجر میدهد. آن وقت تنفر انسان برانگیخته میشد، در صورتی که دوستان و نزدیکان استاد معتقد بودند که در زندگی او زن هیچ وقت نقشی نداشته است.
تنها یک زن گویی مدتی مدل نشسته بوده و از آن زن نه صورتی در دست است و نه آثار نقاشی شبیه او دیده میشود.
خدیجه
12
آذر