خدیجه

سال‌ها بعد که موادمخدر جزء لاینفک زندگی مارادونا شد، راندازو هم معمولاً همراهش بود. او به دیه‌گو بورینسکی گفت: «هربار که اسم موادمخدر می‌آید، همه من و دیه‌گو را نشان می‌دهند، اما هیچ‌کس نمی‌گوید وقتی هفده هجده‌ساله بودیم، دکترها در خوابگاه به ما و خیلی‌های دیگر دارو تزریق می‌کردند تا بتوانیم بازی کنیم. روزی که یکی از دوستان به من کوکایین تعارف کرد، با خودم گفتم: “این جلوِ آن داروها هیچ است.” و این‌طوری بود که گرفتارش شدیم.»