خدیجه

میکروفُن‌های کوچک چی؟ چی می‌شد اگر هر کسی یکی از این میکروفُن‌ها را قورت می‌داد، و این میکروفُن‌ها هم صدای قلب‌مان را از بلندگوهای کوچکی پخش می‌کردند که می‌توانستیم توی جیب‌های لباسِ سرهمی‌مان بگذاریم؟ آن وقت شب‌ها توی خیابان که اسکیت‌سواری می‌کردی، صدای تپش قلب همه را می‌توانستی بشنوی و دیگران هم می‌توانستند صدای قلب تو را بشنوند، یک‌جورهایی شبیه ردیاب‌های صوتی. چیز عجیبی که به‌اش فکر می‌کنم این است که اگر قلب همهٔ آدم‌ها درست سر یک وقت شروع می‌کرد به تپیدن چی می‌شد، مثل زن‌هایی که باهم زندگی می‌کنند و همه باهم یک وقت پریود می‌شوند، البته این‌جور که من درباره‌اش می‌دانم و البته اصلاً دلم نمی‌خواهد بدانم.