خدیجه

از واپسین‌باری که جزیره را دیدم سال‌ها می‌گذرد. بارِ آخر از روی عرشهٔ قایق یکی از دوستانم بود. در فاصلهٔ نزدیکی از بندر بوستون گشت می‌زدیم و من توانستم جزیره را در دوردست ببینم، در پوششی از مهِ تابستانی، کنار خط ساحلی، همچون لکه‌ای از رنگ که با سهل‌انگاری در گوشه‌ای از آسمان جا خوش کرده باشد.