خانم

 از علت این کارها سر در نمى‌آورد اما احساس مبهم بدبختى‌اى که به زودى گریبانش را مى‌گرفت، راحتش نمى‌گذاشت. در طول شب چند بار در انبار باز شد و او از جا پرید.