بعضی از دوستانش هم از این بذل و بخشش او دل خوشی ندارند و قبل از ازدواج ما اجازه نمیدادند که هرکسی با او دیدار داشته باشد. حتی برای خانهٔ او در دیگری گذاشته بودند تا او از در اصلی رفتوآمد نکند، اما گویا علیبنموسی از این ماجرا باخبر شده بود و از خراسان، نامهای به او نوشته بود. گفته بود: به حرف کسانی که به تو میگویند از در اصلی رفتوآمد نکن، گوش نده. این به دلیل خسیس بودن آنهاست. آنها میترسند از او خیری به دیگران برسد. در نامهاش نوشته بود: هروقت میخواهی از خانه خارج شوی، مقداری سکهٔ طلا و نقره با خودت داشته باش. هرکس از تو چیزی خواست، به او بده.
خانم
19
آذر