نگاه غصهدار آنی عذابش میداد. او گفت: «فکر کنم پائول اروینگ هیچوقت در کلیسا روی گردن یک دختر، کرم نمیگذارد، نه؟» آنی با ناراحتی گفت: «نه، هرگز.» دیوی گفت: «خُب، پس من هم ازاینبابت متأسفم. ولی کرم درشت و خوبی بود. وقتی وارد کلیسا میشدیم آن را از روی پلهها برداشتم. حیفم آمد هیچ استفادهای از آن نکنم. به نظر تو جیغهای آن دختر خندهدار نبودند؟»
حامد
24
خرداد