قصر نام رمانی که توسط فرانتس کافکا، نویسنده ی اهل چکسلواکی نوشته شده است. این رمان هم از نظر حجم و هم از نظر اعتبار بزرگترین کار فرانتس کافکا به شمار میآید.
این رمان که مثل سایر آثار کافکا به زبان آلمانی نوشته شده است، رمانی است ناتمام که مرگ زودهنگام او در چهل و یک سالگی (۱۹۲۴) به او این فرصت را نداد تا آن را به پایان برساند. قصر در شکل کنونی اش در ۲۰ فصل نگارش یافته است که فصل پایانی همان فصل ناتمام مانده است؛ از روی نشانه هایی می توان حدس زد که احتمالاً همان فصل بیستم می بایست آخرین فصل باشد و رمان بعد از آن چندان ادامه نمی یافته است. داستان از آنجایی آغاز می شود که کاف شبا هنگام وارد دهکده ای میشود که قصر در آن واقع است. به مهمان خانه ای پناه می برد تا استراحت کند اما می خواهند او را از آنجا برانند به این دلیل که می گویند هر کس بخواهد وارد دهکده شود یا در آنجا بماند می بایست از قصر اجازه گرفته باشد. کاف مدعی می شود که شغلش مسّاحی است و با درخواست خودِ قصر به آنجا آمده است. پس از زنگ زدن ابتدا این ادعا تکذیب می شود و سپس تأیید می گردد و در واقع قصر کاف را به مسّاحی می پذیرد. از فردا صبح که در پی آن است تا هر طور شده به قصر برود و گویا شرح وظایفش را بپرسد و مشغول کار شود ولی تا پایان کتاب در این کار کامیاب نمی شود.
کاف در روز دوم گرفتار عشق و عشوه ی فریدا (دختری در مهمان خانه آقایان) میشود و با او رابطه برقرار میکند و قرار میشود که با هم ازدواج کنند.
نقد و بررسیها
پاکسازی فیلترهنوز بررسیای ثبت نشده است.