هر بار که به قصد نوشتن ترانه، دورخیز می کنم،
انگار که بار اول است.
… زنگ هایی را به صدا درآور که هنوز
«صدا» دارند!
هدیه ی کامل خودرا فراموش کن.
در هر چیز شکافی هست
و این جوری ست
که
«نور»
وارد می شود!
. . .
اگر می دانستم ترانه های خوب از کجا می آیند، مدام به آنجا سر می زدم!
لندن. پاییز سال1979. به دیدار این شاعر – آوازخوان بزرگ رفتم. با گروه “Passenger” مسافر آمده بود و یک آلبوم بهنام: «ترانه های تازه». من از پانزده سالگی او را دوست داشته ام. با او بود که طعم خوشِ ترانه را چشیدم. که دلم هوای نوشتن کرد. با او بود. با لورکا بود. که «لنی» هم بسیار دوستش می دارد! بعدها فهمیدم. و این نخستین بار بود که او را از نزدیک می دیدم. به فاصله ی چند ردیف دختر و پسری که سر بر شانه ی هم داشتند و از ترانه های جادویی اش مستِ مست بودند. در میانه ی شب، کسی انگار خندید.
لیونارد بزرگ خطاب به مردم گفت:
– فقط احمق ها به شاعران می خندند!
باری و هنوز دفترچه ی تور اروپایی 1979 او را در میان کتاب هایم، «عزیز» نگاه داشته ام. ورق می زنم. به صفحه ی آخر می رسم: نوشته ام:
– شاعری شکسته به زیارت شکسته یی دیگر می رود.
آخرین شب ترانه خوانی لیونارد در لندن. ضیافت عشق و ترانه.
جای چند آدم نازنین خالی ست. کاش همه شاعر بودند. لندن 79.
بعد، به ایران که برگشتم در شمال، شعری نوشتم به نام:
– اگر همه شاعر بودند، که در آلبوم «اگر همه شاعر بودند» یا پیش مرگانه ها: جنبش مقاومت علیه انهدام عشق؛ منتشر شد.
باری، از لیونارد بگوییم. به سال 1968 کمپانی CBS آلبومی منتشر کرد به نام «ترانه های لیونارد کوهن» که شاعری سی و سه ساله را به دنیای «راک» معرفی می کرد. مردی که پیش از آن در سرزمین اش کانادا به عنوان شاعر و قصه نویس، صاحب نام و اعتبار بود. از آن روز تا به آخر، در جهانِ بیداران و هوشیاران، راه درازی آمده است. گاهی، سالی دو آلبوم و گاه سالها بی هیچ کلامی و نغمه یی. نه مصاحبه و گفت وگو، نه خبری و جنجالی. یا بگوییم، کمتر از همه! تا بخواهید کمتر!
امّا، از سال 68 تا به امروز تا، هزاره ی سوم، با ترانه هایی چون:
Suzanne ? So long Marianne ? hey, that’s no way to say goodbye ?
Dance me to the end of love ? the future ? Bird on a wire
وyou want it darker ، عاشقان اش زندگی کرده اند و تازه شده اند و پوست انداخته اند و قد کشیده اند. (باید می نوشتم زندگی کرده ایم و تازه شده ایم و… قد کشیده ایم!) در جان پناه شاعری زیبا که بیست ویکم سپتامبر 1934 در مونترال به دنیا می آید. رشته ی ادبیات را در دانشگاه Mcgill و بعد در Columbia به پایان می رساند. نخستین دفتر شعرش به نام «بیا اسطوره ها را با هم مقایسه کنیم» را به سال 1966 منتشر می کند و پس از آن دفترهای دیگری به چاپ می رساند. دو رمان می نویسد
The favorite game به سال 1963 و beautiful losers سال1966. سال 1978 کتاب شعری به نام «مرگ یک زن شیدا» از او به بازار می آید و در شب کنسرت اش هم به دست من می رسد و مرا به بلندای جادو می برد.
مگر می شود او را خواند، او را شنید، او را فهمید و
عاشق اش نشد؟ درگیرش نشد؟
خراب و آبادش نشد؟!
مگر می شود؟!
برو به دستش بیار
Earn 3 Reward Points
48,450 تومان
48,450 تومان
کاپیتان زیرشلواری 13
Earn 3 Reward Points
30,000 تومان قیمت اصلی 30,000 تومان بود.25,500 تومانقیمت فعلی 25,500 تومان است.
لیونارد شهیار
Earn 3 Reward Points
29,750 تومان
وزن | 165 گرم |
---|---|
نویسنده | |
مترجم | |
نوبت چاپ | 4 |
موضوع | |
ناشر | |
تعداد صفحه | 128 |
سال انتشار | 1400 |
جلد کتاب | شومیز |
قطع کتاب | |
زبان کتاب | فارسی |
شابک | 9786003762350 |
1 عدد در انبار
با خرید این محصول 3 سکه معادل595 تومان در باشگاه مشتریان دریافت کنید!
توضیحات
نظرات (0)
بریده هایی از کتاب
توجه
با ارسال بریده کتاب 4 سکه در باشگاه مشتریان کتابستان دریافت خواهید کرد
برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود / عضویت
هنوز بریده ای از این کتاب ارسال نشده است.
همچنین ممکن است دوست داشته باشید…
جاده فراری
امتیاز 4.50 از 5
صدنامه ی عاشقانه
امتیاز 5.00 از 5
مجموعه اشعار فدریکو گارسیا لورکا
امتیاز 4.50 از 5
محصولات مرتبط
بلندی های بادگیر (عاشقانه های کلاسیک)
امتیاز 4.58 از 5
مرد کوچک ( عاشقانه های کلاسیک)
امتیاز 4.87 از 5
دزیره (جلداول) (عاشقانه های کلاسیک)
امتیاز 5.00 از 5
کتابفروشی کوچک بروکن ویل
امتیاز 5.00 از 5
زنی در کیمونوی سفید
امتیاز 5.00 از 5
باشگاه مشتزنی
امتیاز 5.00 از 5
زنان کوچک (عاشقانه های کلاسیک)
امتیاز 5.00 از 5
شازده کوچولو
امتیاز 4.41 از 5
اتحادیه ابلهان
امتیاز 5.00 از 5
از غبار بپرس
امتیاز 5.00 از 5
بازی فرشته
امتیاز 4.75 از 5
ربکا (عاشقانه های کلاسیک)
امتیاز 4.93 از 5
نقد و بررسیها
پاکسازی فیلترهنوز بررسیای ثبت نشده است.