سید محمد سادات اخوی، از نویسندگان و شاعران مطرح کشور است که در این رمان، مجموعهای از خاطرات و تجربیاتی را که در جریان زیارت حرم مطهر رضوی در طول زندگی خود دیده یا از دیگران شنیده است، را برای دلدادگان امام مهربانیها و مشتاقان به اهل بیت(ع) به رشته تحریر درآورده است.
این اثر یک رمان امروزی است و در آن شخصیت اصلی داستان و همراهش در عین تضاد سختی که در راه پیش میآید به عزم گره گشایی از کار و دل، همزمان با شیوع ویروس کرونا از تهران، راهی مشهد الرضا(ع) میشود، در طول مسیر یکی از دوستانش نیز با او همراه میشود، در جریان این سفر، حوادثی رخ میدهد که به حضرت رضا(ع) پیوند میخورد. ما در این رمان عاشقانه، مجموعهای از دلبستگیها و وابستگیها را میبینیم که افراد به نوعی در زندگی خود به آن گرفتار میشوند.
سادات اخوی در رمان «با چشمانی باز » سعی کرده به انواع محرومیت بپردازد، برخی گمان میکنند که محرومیت، فقط فقر و نداری است؛ در حالی ما با افراد مختلفی در جامعه سرو کار داریم که با جنبههای مختلفی از محرومیت روبه رو هستند؛ به طور مثال محرومیت در وجدان، مسائل روحی و عاطفی، انصاف، عطوفت، وفاداری و…
دغدغه اصلی متن این رمان به چالش کشاندن رابطههای موازی و نقش فضای مجازی در تسهیل آلودگی روحی و کمرنگ کردن اصالتهاست. صفحات پایانی رمان در مشهد و پیرامون حرم امام رضا(ع) اتفاق میافتد و آدمهای جدیدی به قصه وارد میشوند و دیداری که سر نمی گیرد و چشمانی که باز میشود.
با چشمانی باز
Earn 4 Reward Points43,000 تومان قیمت اصلی 43,000 تومان بود.36,550 تومانقیمت فعلی 36,550 تومان است.
وزن | 260 گرم |
---|---|
نویسنده | |
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
تعداد صفحه | 260 |
نوبت چاپ | اول |
سال انتشار | 1400 |
شابک | 9789640234730 |
ناموجود
1 دیدگاه برای با چشمانی باز
پاکسازی فیلتر
سید محمد سادات اخوی؛ زادۀ 4 شهریور ماه 1352.
او در خانواده ای اهل فضل و ادبیات و در کنار پدر بزرگ خود که شاعر و مداح اهل بیت بود و مادرش که از کودکی برای او حافظ می خواند و معنی می کرد و هم چنین پدرش که طلبه و شاعر بود، از دوران خردسالی با ادبیات کلاسیک و خواندن و نوشتن عجین شد.
اولین کتاب هایی که وی را در کتاب خوانی جذب کردند؛ کتاب های تن تن اثر ژول ورن و سری طلایی نشر امیرکبیر و طنزهای عزیز نسین بودند.
او در اوایل راه نویسندگی با بزرگانی از جمله مرحوم استاد عمران صلاحی، مرحوم استاد قیصر امین پور، استاد سید مهدی شجاعی، استاد عبدالعظیم ساعدی، ابوالفضل زرویی نصرآباد و فریدون عموزاده خلیلی آشنا شد و ارتباط تنگاتنگ و مستمر سادات اخوی با آن ها، تأثیرات شخصیتی و ادبی مهمی برای او به همراه داشت.
او در کارنامۀ پُرکار خود به جز سال ها قلم زدن در روزنامه ها و نشریات مختلف و فعالیت در عرصۀ تألیف، تحقیق، طنز ، شعر و داستان که ماحصل آن خلق بیش از 100 اثر مکتوب است، فعالیت های گسترده ای نیز در زمینۀ ساخت مستند، اجرا و برنامه سازی در فضای رسانه و تلویزیون داشته است و مدتی هم مجری کارشناس برنامۀ محبوب «آفتاب شرقی» بود که از شبکه اول سیما پخش می شد. مدتی هم در فضای سینما و تئاتر که از علائق جدی اوست سیر کرده است و در یک فیلم کوتاه به نام «آینه در انتظار» هم نقش آفرینی کرده است.
سادات اخوی از نوجوانی کار در کارگاه چوب بری،گل فروشی و مسافرکشی را تجربه کرد تا این که در اوج نوجوانی و به دعوت مرحوم استاد قیصر امین پور به مجلۀ سروش نوجوان رفت و مسئولیت های مختلفی را در مجله به عهده گرفت.
او در سال های پس از آن هم صاحب مناصب و مسئولیت های مختلف فرهنگی بوده از مسئولیت دفتر ادبیات بچه های مسجد حوزۀ هنری در دهۀ شصت تا ریاست فرهنگسرای نوجوان و مدیریت مراکز فرهنگی هنری منطقه 18 تهران و در آخرین فعالیت های اجرایی هم مدیریت امور ادبی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و معاونت هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران را تجربه کرده است.
برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود / عضویت
علی –
اما در عاشقی، انگار کسی حاضر نیست رشته ای را ببرد!…
بارها در خیالت صفی از فرشتگان خدا را تصور کرده ای که ایستاده اند و فرشته ای سر رشته عشقی را به دیگران نشان داده تا کسی پیدا شود و آن راببرد
باز همه به یکدیگر واگذار کرده اند و دست آخر کسی از فرشتگان عالم بالا حاضر نشده رشته عاشقی را ببرد