عطیه

افسران و سربازان پادگان، به داخل شهر عقب نشسته و در کوچه و محله و حتی کلیسا شروع به سنگربندی و مقاومت نمودند، و امیدوار بودند که از سایر نقاط، قوای کمکی به یاری آن ها بشتابند. ولی برخلاف انتظارشان، افراد مسلح کمکی که از طریق رودخانه ایرتیش وارد شهر می شدند، نیروی تازه ای بود که به فرماندهی یک افسر خائن به نام سرهنگ اوگارف به یاری تاتارها می آمدند.