محسن

مرجان خانم مرتب به مسجد سُمبُل‌افندی می‌رود. می‌پرسید چرا؟ چون مرجان خانم تنها شده. ماه‌هاست که شوهرش رفته است. معلوم نیست بیشتر برای شوهرش دل‌تنگ است یا فرزندش. بعضی روزها نه با درد نبودن همسر بلکه با حسرت نداشتن بچه‌ بیدار می‌شود. بچه‌ای که در آغوش خود بخواباندش. بله، مرجان خانم بچه‌دار نمی‌شود. علم پزشکی این‌طور می‌گوید. آن‌همه مکان‌ مقدس، مسجد و زیارتگاه و مقبره هم هیچ نشانه‌ای نفرستاده بودند حاکی از خطای علم طب.
زنانی که بچه‌دار نشده‌اند هم داغ فرزند را حس می‌کنند. آنان که مادر نشده‌اند حسرت بچه دارند. مرجان نه با یادآوری خاطرات فرزند بلکه با یادآوری خیال او عذاب می‌کشد.