اگر من شتاب میکردم، میتوانستم شب دوم پس از آغاز مسافرت خود را به بیتالمقدس برسانم. لیکن من مثل یهودیان عجله نداشتم و ترجیح میدادم آهسته به راه ادامه بدهم و مناظر طبیعی را تماشا کنم و هوای لطیف جلگههای فلسطین را استنشاق کنم. بعد از مدتی زندگی در اسکندریه و خوردن اغذیهٔ گرانقیمت آن شهر که معدهٔ مرا خسته کرده بود، من از آن زندگی ساده لذت میبردم و حس میکردم یک قرص نان بر مزاج من گواراتر از غذاهای چرب و معطر اسکندریه است و با اینکه مشکی پر از آب با خود داشتم، آب چشمهها را میآشامیدم
خانم
19
آذر