اگر مثل بیشتر آدمهای این دوران اهل ظواهر باشی و بیاخلاق، میتوانی با اینهمه پول خیلی خوش بگذرانی. ولی باید بگویم من هیچوقت اینجوری نبودهام، بهعمرم حتی یکبار در مدرسه تنبیه نشدم. عمه آنی پروتستان مخالف کلیسای انگلستان بود، هیچوقت مجبورم نکرد بروم کلیسا یا اینجور جاها، بااینحال من در فضایی نسبتاً مذهبی بزرگ شدم هر چند عمو دیک هرازگاهی یواشکی سری به میخانه میزد. وقتی از سربازی برگشتم، بعد از هزار دعواومرافعه، عمه آنی بالاخره اجازه داد سیگار بکشم، از این کارم اصلاً خوشش نمیآمد. حتی با آنهمه پول وِرد زبانش این بود که پول خرج کردن خلاف اصولش است. ولی مِیبل تا چشم مرا دور میدید میپرید به مادرش، یک روز اتفاقی صدایشان را شنیدم. بالاخره گفتم این پول خودم است و وجدان خودم و اگر دلش بخواهد میتواند همهٔ پول را بردارد و اگر دلش نخواهد هیچیاش را، علاوهبراین نشنیدهام نانکانفورمیستها از هدیه گرفتن نهی شده باشند.
خدیجه
12
آذر