متوکل نفسی تازه کرد و گفت: «من که تمام بدنم به لرزه درآمده بود التماسش کردم که من را از آن وضع نجات دهد. با اشارهٔ ابنالرضا تمام آن مردان سفیدپوش ناپدید شدند. هیچ اثری از آنها در دشت نبود. سپس رو به من کرد و گفت: «ما به دنیای شما کاری نداریم، ما مشغول به امر آخرت هستیم، بر تو باکی نباشد از آنچه گمان کردهای.»
مریم
30
آبان