مریم

حسین از تعریف و تمجید بدش می‌آمد. وقتی آب‌ها از آسیاب افتاد، به خانه آمد. از کار و تلاش و نقش خودش که همه نقل می‌کردند، حرفی نزد. تنها از پذیرش قطعنامه گفت و از اینکه پس از ۸ سال دفاع، هرچه امام صلاح بداند، باید تابع آن باشد. چه جنگ و چه صلح. تنها از یک جملهٔ امام غصه‌دار بود که چرا امام فرموده: «من جام زهر را نوشیدم.» و حسرت می‌خورد و می‌گفت: «خوش به حال شهدا که به تکلیفشون بهتر از ما عمل کردن.»