maryam.khoshnejat69

__ امّا اگر او تو را نخواهد؟ __ گریه‌کنان می‌روم پی کارم. دوست‌داشتن، یک‌طَرَفه می‌شود امّا به ضربِ تهدید نمی‌شود، و این آن چیزی‌ست که سلاطین می‌خواهند: مردم، آنها را بپرستند، آنها از مردمْ بیزار باشند. من نه سلطانِ ادبم نه سلطانِ عسل. اگر نخواهد و بدانم که هرگز نخواهدخواست، گریه‌کنان کوله‌بارم را برمی‌دارم و می‌روم. فقط همین. __ اگر گریه‌کنان بروی، تا کی گریه می‌کنی؟ __ نمی‌دانم آقا! پیشاپیش، چطور بگویم؟ برای گریستن، برنامه‌ریزی که‌نکرده‌ام