مغازه جادویی

یک مغازه جادویی کوچک در لنکستر و آشنایی با روث، زندگی پسر بچه ای سرگردان به نام جیمز را برای همیشه دگرگون می کند. حالا او یک جراح مغز و اعصاب است و می کوشد از اسرار مغز و مهم تر از آن قلب پرده بردارد…

کتاب مغازه ی جادویی داستان قابل توجه تلاش یک جراح مغز و اعصاب برای کشف رمز و راز ارتباط بین مغز و قلب را بیان می‌کند.

داستان زندگی دکتر جیمز دوتی از کودکی وقتی که با یک مهربانی مسیر زندگی‌اش تغییر کرد تا بزرگسالی، وقتی که مرکزی برای مطالعه شفقت در دانشگاه استنفورد تاسیس نمود، نشان می‌دهد که چگونه هر یک از ما می‌توانیم باعث ایجاد تفاوت شویم.

مطمئنا بسیاری از خوانندگان تحت تاثیر این داستان الهام‌بخش قرار خواهند گرفت قلب‌های خود را باز خواهند کرد تا ببینند چه کاری می توانند برای دیگران انجام دهند.

کتاب “مغازه جادویی” اثر دکتر جیمز دوتی،  ابتدا در سال 2016 منتشر شد.

“مغازه جادویی” نه تنها به تجربیات دکتر داتی پرداخته، بلکه به مسیر او به عنوان یک جراح مغز و اعصاب برای کشف اسرار مغز انسان و ارتباط آن با قلب انسان نیز پرداخته است. این کتاب داستان‌های شگفت‌انگیزی از جراحی مغز و علم نوروساینس را با درس‌هایی در مورد دستیابی به آرامش و خوشبختی در زندگی ترکیب می‌کند.

“درون جادوگاه” به عنوان یک معرفی جذاب به دنیای علمی و روحی برای مخاطبان عمومی مناسب است و برای ارائه نکات مفید در زمینه‌های علمی، روانشناسی، و توسعه شخصی از اهمیت ویژه برخوردار است. اگر به داستان‌های الهام‌بخش علاقه دارید و به دنبال یک بررسی عمیق از معنای زندگی هستید، “مغازه جادویی” را از دست ندهید. این کتاب دیدگاه منحصر به فردی به تلاقی علم و روحانیت انسانی ارائه می‌دهد و به همین دلیل یک کتاب جذاب و پرنور برای مخاطبان متنوعی می‌باشد.

بریده ای از کتاب:

«مثل یه زخم میمونه، فکر کن زانوم زخم شده، چیکار باید بکنم؟ باید مراقبش باشم، تمیزش کنم، پانسمانش کنم و اطمینان پیدا کنم که خوب میشه. یا می تونم اون رو نادیده بگیرم و وانمود کنم که اصلا زخم نیست.
وانمود کنم که درد نمی کنه یا نمی سوزه و فقط ساق شلوارمو پایین بکشم روی اون و امیدوار باشم که خودش خوب میشه. آیا این بهترین درمانه؟

زخم های قلبمون همین طوری اند. باید بهشون توجه کنیم تا شفا پیدا کنن در غیر این صورت، اون زخم ها همین طوری اذیتمون میکنند. گاهی برای یه مدت خیلی طولانی. همۀ ما آسیب می بینیم. تا بوده همین بوده. اما همه چیزایی که اذیتمون میکنن یه ترفندی هم دارن. اونا یه نتیجۀ شگفت انگیز دارن.

قلبمون وقتی زخم میشه که بازه. ما به وسیلۀ درد رشد می کنیم. به همین دلیله که باید تک تک چیزای دشوار زندگیمونو بپذیریم. من برای افرادی که مشکلی ندارن احساس تأسف می کنم. کسایی که هیج وقت مجبور به پشت سرگذاشتن چیزای دشوار نیستن. اونا هدیه رو از دست میدن. اونا جادو رو از دست میدن»