رمان خواب باران ، بارانی از جنس امید

[vc_row][vc_column width=”1/3″][woodmart_products post_type=”ids” items_per_page=”1″ columns=”1″ sale_countdown=”0″ stock_progress_bar=”0″ highlighted_products=”0″ products_bordered_grid=”0″ lazy_loading=”no” include=”3956″][/vc_column][vc_column width=”2/3″][vc_column_text woodmart_inline=”no” text_larger=”no”]

رمان خواب باران همان گونه که از نامش بر می آید رمانی ست با قلمی لطیف و شیرین و زلال همچون طراوت باران.

هما شخصیت اصلی رمان دختر جوانی ست مثل خیلی از دختران جوان دیگر با همان رویاها و آرزوها برای آینده اش..رویاهایی که بخشی از آن با رسیدن به عشق و ازدواج او تکمیل می شود اما در این راه با مشکلاتی دست و پنجه نرم می کند که امروزه شاید دامان عده ای از دختران و پسران سرزمینمان را گرفته باشد.

اهریمنی به نام اعتیاد که بنیان خیلی از خانواده ها را از هم گسیخت و رویاهای بسیاری را از گرفتاران به این اهریمن سلب کرد.

هما دختر داستان خواب باران گرفتار این اهریمن بد ذات و سمج است و از طرفی درگیر رابطه ای عاطفی ست که در نهایت می خواهد به ازدواج هما متصل شود اما او با خودش عهد بسته است که تا زمانی که از شر اعتیاد رهایی نیافته است وارد زندگی مشترک نشود و به همین دلیل از جدی شدن رابطه ی عاطفی اش به شکل خواستگاری و ازدواج جلوگیری می کند و همین امر باعث دلخوری ها و مشکلاتی بین او و شخص مقابلش می شود.

هما برای مطرح کردن مشکل اعتیادش و حل آن چاره ای جز بازگو کردن درگیر بودنش با مواد مخدر برای مادرش را ندارد اما مطرح کردن این موضوع با واکنشی منطقی و کمک کننده برای هما همراه نمی شود بلکه بر عکس مادر هما با نشان دادن واکنشی تند و خشن به او، هما را از آنچه که بود نا امید تر و سرخورده تر می کند و همین سرخوردگی و عدم امیدواری به توانایی اش برای ترک اعتیاد، او را به سمت راه حلی فاجعه بار به نام خودکشی سوق می دهد.

هما سعی می کند با خودکشی کردن خودش را از این مهلکه نجات دهد اما دست سرنوشت شرایط دیگری را برای او رقم می زند و از اوج نا امیدی او را ققنوس وار به تجربه ی دنیای دیگری دعوت می کند..دنیایی لطیف و به دور از سیاهی..دنیایی لطیف و خیال انگیزهمچون دیدن خوابی بارانی…

وجیهه سامانی در رمان خواب باران ماهرانه با طرح موضوعی اجتماعی در دل یک زمینه ی عاشقانه مخاطبش را با مشکلات بخشی از جامعه همراه می کند.

شاید اصلی ترین پیامی که از خواندن رمان دریافت می کنیم این است که هیچ قطعیتی در دنیا وجود ندارد و هیچ سیاهی تا ابد سیاه نمی ماند و زندگی می تواند لبریز از فراز و فرود باشد و باید از نا امیدی و سرخوردگی در شرایط سخت اجتناب کنیم و سعی کنیم در هر حالی که هستیم برای بهتر شدن تلاش کنیم و حتی اگر افق روشنی را پیش رویمان ندیدیم امیدمان را از دست ندهیم چرا که شاید همان گونه که زندگی برای همای خواب باران معجزه ای را در سیاه ترین لحظات زندگی اش فرستاد معجزه ای چشم انتظار ما باشد که هنوز نوبت آمدنش نیامده باشد پس با امیدواری و توکل به راهمان ادامه دهیم تا رسیدن معجزه ی شیرین خداوند.. تا رسیدن به معجزه ی آسمانی باران..

[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column width=”1/6″][/vc_column][vc_column width=”2/3″]