این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید


یکی بود…سه تا نبود
یکی بود…سه تا نبود
35,000 تومان
| نویسنده | |
|---|---|
| ناشر | |
| موضوع | , |
| قطع کتاب | |
| نوبت چاپ |
اول |
| سال انتشار |
1399 |
| تعداد صفحه |
220 |
| جلد کتاب |
شومیز |
| زبان کتاب |
فارسی |
برای ثبت درخواست تامین، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
35,000 تومان
در انبار موجود نمی باشد
این کتاب در حال حاضر موجود نیست، اما می توانیم آن را با درخواست شما تامین کنیم و از طریق پیامک با خبرت کنیم!
از طریق دکمه زیر درخواست تامین فوری رو به همراه ثبت تلفن همراه انجام بده.
مشاهده QR CODE

با خرید این محصول 4 سکه معادل 700 تومان در باشگاه مشتریان دریافت کنید!
ارسال رایگان پستی برای سفارش های بالای 1,000,000 تومان
امکان ارسال سفارش به صورت کادوپیچ
کادوپیچ
برای اینکه سفارش رو کادوپیچ براتون ارسال کنید، باید بعد از اضافه کردن کتاب ها به سبد خرید ، وارد سبد خرید بشید و دکمه "کتاب رو براتون کادو کنیم؟" رو بزنید.
حتی میتونید در ادامه آدرس کسی رو که مایلید براش سفارش کادوپیچ شده ارسال بشه رو وارد کنید ;)
یکی بود، سه تا نبود، روایتی است خلاقانه و جذاب از سه شخص با نام های منصور، مینو و شاهد.
مهدی کفاش، در این اثر خود، مخاطب را به دنیای خیال و واقعیت می کشاند، این مرز چنان به هم نزدیک می شود که مخاطب مرزی میان واقعیت و خیال نمی تواند پیدا کند.
مخاطب خود را در جای جای اثر، به جای شخصیت های اصلی داستان قرار می دهد. به نحوی که گویی خود در هر لحظه از اثر در حال تصمیم گیری و به دنبال پرسش های خود است.
این روایت به ماجرای جذاب سه نفر در رابطه با نفر چهارم می پردازد.
از متن کتاب :
می رود کنار درخت و دستش را آرام روی تنه درخت انار می کشد و بعد لبخند می زند: «به هیچ جا بر نمی خورد»
با دست آرام روی تنه درخت می زند: «باور میکنی دختر، هیچ اتفاقی نمی افتد. فقط این درخت، خودش را مسخره می کند و به خودش سخت می گیرد. همین! دنیا همین است. به همین سادگی. من و تو با لج بازی می خواهیم سختش کنیم، که چه بشود؟»
مانده ام و همین طور به حرف های پیرزن و درخت انار باغچه فکر می کنم. صدای پیرزن من را به خود می آورد: «نترس. فعلا این درخت از این غلط ها نمیکند. یک بار کرد. گفتم عاقبت ندارد. گوش نداد. هنوز زیر همان یک دانه سیبی که به زور داد مانده است.»
با دست، سیب را نشانم می دهد. تعجب نمی کنم. از حیاط خانه بیرون می آیم و پیرزن را با آفتابه مسی و درخت انار لج بازش تنها می گذارم
| وزن | 175 گرم |
|---|---|
| ابعاد | 13 × 19 × 1 سانتیمتر |
| نویسنده | |
| ناشر | |
| موضوع | , |
| قطع کتاب | |
| نوبت چاپ |
اول |
| سال انتشار |
1399 |
| تعداد صفحه |
220 |
| جلد کتاب |
شومیز |
| زبان کتاب |
فارسی |
2 دیدگاه برای یکی بود…سه تا نبود
پاکسازی فیلتربرای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.
- 40970
بریده هایی از کتاب یکی بود…سه تا نبود
اگر کتاب "یکی بود…سه تا نبود " را مطالعه کرده اید، بریده هایی از متن آن را با دیگران به اشتراک بگذارید!
متن ارسال بعد از بررسی تایید و منتشر خواهد شد.
برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
با ارسال بریده کتاب، سکه دریافت کنید!

فروغ –
کتابی با داستانی سرتاسر مبهم که آخرش رازها از میان برداشته میشه
متنی و داستانی قشنگ داره
سید –
ارزش خوندن داره