

این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید


کافور پوش
کافور پوش
48,000 تومان قیمت اصلی: 48,000 تومان بود.40,800 تومانقیمت فعلی: 40,800 تومان.
نویسنده | |
---|---|
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ |
دوم |
سال انتشار |
1400 |
1-10 | 11-20 | 21-100 | 101+ |
40,800 تومان | 38,400 تومان | 36,000 تومان | 33,600 تومان |
برای ثبت درخواست تامین، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
48,000 تومان قیمت اصلی: 48,000 تومان بود.40,800 تومانقیمت فعلی: 40,800 تومان.
در انبار موجود نمی باشد
مشاهده QR CODE

با خرید این محصول 4 سکه معادل 816 تومان در باشگاه مشتریان دریافت کنید!
ارسال رایگان پستی برای سفارش های بالای 500,0000 تومان
امکان ارسال سفارش به صورت کادوپیچ
کادوپیچ
برای اینکه سفارش رو کادوپیچ براتون ارسال کنید، باید بعد از اضافه کردن کتاب ها به سبد خرید ، وارد سبد خرید بشید و دکمه "کتاب رو براتون کادو کنیم؟" رو بزنید.
حتی میتونید در ادامه آدرس کسی رو که مایلید براش سفارش کادوپیچ شده ارسال بشه رو وارد کنید ;)
کافورپوش داستان گم شدن است. مانی رفعت مهندس جوانی است که خواهر دوقلویش را گم کرده. او برای یافتن خواهر گمشدهاش وارد ماجراهایی میشود که نیمهی دیگری از حقیقت همیشه درغبارمانده را بر او آشکار میکند. حقایقی که به زعم او همان اضطرابی است که در نیمهی دیگر وجودش شکل گرفته و همیشه با او همراه بوده. خواهر گمشده کجاست؟
کافورپوش خلاف دو اثر بعدتر عطایی، یعنی مجموعهداستان چشمِ سگ و ناداستان کورسُرخی، فضایی شاعرانهتر دارد و درعینحال وجوه نمادین در آن نقش مهم و مؤثری بازی میکنند. قصهی ناکامی، نارس بودن و البته دوشقهشدن قهرمان اصلیاش در کنار شخصیتهای دیگری که دچار سرگشتگیهای خود هستند، فضایی ساخته تا رمان بتواند مخاطب را دچار پرسشهای متعددی کند.
وزن | 174 گرم |
---|---|
نویسنده | |
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ |
دوم |
سال انتشار |
1400 |
تعداد صفحه |
175 |
جلد کتاب |
شومیز |
زبان کتاب |
فارسی |
2 دیدگاه برای کافور پوش
پاکسازی فیلتربرای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.
1-10 | 11-20 | 21-100 | 101+ |
40,800 تومان | 38,400 تومان | 36,000 تومان | 33,600 تومان |
بریده هایی از این کتاب
متن ارسال بعد از بررسی تایید و منتشر خواهد شد.
برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
-
خدیجه
ساعتمچی بزرگ آقاجان که وقتی دانشگاه قبول شدم هدیه گرفتم. این ساعت را به آبجی داده بودم! ذهنم تلنگر میخورد؛ در موقعیتی که انتظارش را ندارم، از غریبهای چیزی میشنوم که به جرقه میماند. دستم را از روی پشتم برمیدارم. آبجی میخواست ساعت را به هما نشان دهد. هما… هما… چرا این بازی به تو رسید؟ انگار قرار است مدام یک سرِ بازیهای من و آبجی تو باشی. به خانهات آمد؟ چرا نگفتی؟ حتماً باز هم ترسیدی. در خانهٔ تو چه اتفاقی افتاده است؟ وقتی به تو زل زده، شوهر الدنگت خانه بود؟ بچهات کجا بود؟ هما… هما… باز چه قولی به آبجی دادهای که آمده سراغت؟ ساعت بزرگ من را تو خواستی؟ سرم را پایین میاندازم و زن را به حال خودش رها میکنم و به سمت کوچهٔ هما میروم، کوچهٔ خودمان.
-
خدیجه
برای آبجی، زن بودن از تولد شروع میشود و تا مرگ ادامه دارد. آبجی دنیا را همینقدر سهلوممتنع میبیند. همین است که نبودنش اینطور نگرانم میکند. هر چند که نگین هر روز بگوید «به خودت مسلط باش، برمیگرده.»
بیشتر به رویش نمیآورم. تشکر میکنم و پشتم را به سمتش میگیرم. چیزی به پشتم فرومیرود، انگار تختهٔ دارتم و کسی دارتی را رو به من نشانه رفته. داد میزنم «زنبور!»
زن آخآخکنان به طرفم میآید، میگوید «این هم از دستت افتاد پسرم.»
-
خدیجه
وقتی آبجی گم شد، تازه تعطیلات عید تمام شده بود. اشتباه میکنی زن! تابستان معطل میماند تا بهار تمام شود و بعد میآید. این دنیا نظمی دارد که هر کارش بکنی روال خودش را طی میکند. هنوز یک هفته از روزی که آبجی گم شد نمیگذرد. با امروز میشود هفتم! آن وقت این زن…، همینِ زنها دلم را میلرزاند. زود به آخر میرسند، هم مغزشان، هم جسمشان. مثل آبجی که از همان اول مغزشان شروع نشده است، این خطر برایشان کمتر است. لااقل چیزی از دست نمیدهند. نکند آبجی از این فکرها کرده و رفته و خودش را گم کرده است؟ بیخیال پسر! او سادهدلتر از این اداهای روشنفکری است. آبجی که شاعر نیست.
علی –
به دغدغه های انسانی مثل عشق پرداخته شده اگه به ادبیات داستانی علاقه دارید حتما بخونید
علی –
بنمایه کتاب کافور پوش، اختلال شخصیت و نوعی دگرگونی است، در خلال مهاجرتی که برای شخصیت اصلی داستان اتفاق میافتد