این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید


| نویسنده | |
|---|---|
| مترجم | |
| ناشر | |
| موضوع | |
| قطع کتاب | |
| نوبت چاپ |
هشتم |
| سال انتشار |
1394 |
| تعداد صفحه |
384 |
| جلد کتاب |
شومیز |
| زبان کتاب |
فارسی |
برای ثبت درخواست تامین، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
280,000 تومان
در انبار موجود نمی باشد
این کتاب در حال حاضر موجود نیست، اما می توانیم آن را با درخواست شما تامین کنیم و از طریق پیامک با خبرت کنیم!
از طریق دکمه زیر درخواست تامین فوری رو به همراه ثبت تلفن همراه انجام بده.
مشاهده QR CODE

با خرید این محصول 28 سکه معادل 5,600 تومان در باشگاه مشتریان دریافت کنید!
ارسال رایگان پستی برای سفارش های بالای 1,000,000 تومان
امکان ارسال سفارش به صورت کادوپیچ
کادوپیچ
برای اینکه سفارش رو کادوپیچ براتون ارسال کنید، باید بعد از اضافه کردن کتاب ها به سبد خرید ، وارد سبد خرید بشید و دکمه "کتاب رو براتون کادو کنیم؟" رو بزنید.
حتی میتونید در ادامه آدرس کسی رو که مایلید براش سفارش کادوپیچ شده ارسال بشه رو وارد کنید ;)
شاید یک رویاست،همه یک رویاست که غافلگیرم میکرد،بیدار میشوم در سکوت،و دیگر هرگز نمیخوابم،این من میشود،یا رویاها باز هم رویا،رویای سکوتی،سکوتی رویایی،لبریز نجواها،نمی دانم فقط کلمات است،بیدار هرگز،فقط کلمات،چیز دیگری نیست،باید ادامه دهی،همین و بس،چندی دیگر متوقف میشوند،خوب میدانم حسش میکند،چندی دیگر ترکم میکنند.سکوت میشودلحظه ای،چند لحظه ای ناب،یا مال من میشود،و آن که ماندنی است،که نماند،که هنوز می مان،این من میشود،باید ادامه دهی،نمیتوانم ادامه دهم،باید ادامه دهی ادامه میدهم باید کلمات را بگویی تا آن وقت که چیزی ازشان باقی مانده،تا وقتی که مرا بیابند تا وقتی که مرا بگویند درد درد غریب،گناه غریب باید ادامه دهی،شاید پیش از این تمام شده است.شاید پیش از این مرا گفته اند شاید مرا به آستانه ی قصه ام رسانده اند روبه روی دری که به قصه ام گشوده میشود.که غافلگیرم میکند،اگر بازشود،این من میشود،سکوت میشود،آن جا که هستم،نمی دانم،هرگز نمی دانم،در سکوت نمی دانی،باید ادامه دهی،نمی توانم ادامه میدهم.
| وزن | 388 گرم |
|---|---|
| نویسنده | |
| مترجم | |
| ناشر | |
| موضوع | |
| قطع کتاب | |
| نوبت چاپ |
هشتم |
| سال انتشار |
1394 |
| تعداد صفحه |
384 |
| جلد کتاب |
شومیز |
| زبان کتاب |
فارسی |
برای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.
- 255307
بریده هایی از کتاب ننامیدنی
اگر کتاب "ننامیدنی " را مطالعه کرده اید، بریده هایی از متن آن را با دیگران به اشتراک بگذارید!
متن ارسال بعد از بررسی تایید و منتشر خواهد شد.
برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
-
خدیجه
در موقعیت من، چگونه پیش بروم؟ با سرگشتگی ای ساده و محض؟ یا با تایید و انکارهایی که به محض به زبان آوردن باطل می شوند، یا زودتر یا دیرتر؟ به طور کلی. باید ترفندهای دیگری وجود داشته باشد. وگرنه به تمامی مأیوس کننده می شد. اما به تمامی مأیوس کننده است.
-
خدیجه
حالا کجا؟ حالا کی؟ حالا کی؟ بی هیچ پرسشی. من، می گویم من. بی هیچ باوری. پرسش ها، فرضیه ها، این ها را می گویم این. ادامه می دهم، پیش می روم، به این می گویم ادامه، به این می گویم پیش رفتن. می شود که یک روز، هم چنان که ادامه می یابد، یک روز فقط بمانم، در کجا، به جای رفتن، به روال قدیم، برای گذراندن روزوشب در جایی هرچه دورتر، دور نبود. شاید این گونه آغاز شد.
-
خدیجه
از آنجا که باید برای خودم آغازی در نظر بگیرم، اگر می توانستم آن را به آغاز محل اقامتم مربوط کنم، کمکم می کرد. آیا جایی منتظر بودم تا این مکان آماده ی پذیرشم شود؟ یا منتظرم بود تا بیاییم و ساکنش شوم؟ از هر نظر که حساب کنی بهترین این فرضیه ها، از دیدگاه سودمندی، اولی است، و من هرازگاه فرصتی نصیبم می شود تا به آن اتکا کنم.

دیدگاهها
پاکسازی فیلترهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.