این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید
مرد قورباغه ای
مرد قورباغه ای
30,000 تومان
| نویسنده | |
|---|---|
| ناشر | |
| موضوع | |
| قطع کتاب | |
| نوبت چاپ |
اول |
| سال انتشار |
1397 |
| تعداد صفحه |
104 |
| جلد کتاب |
شومیز |
| زبان کتاب |
فارسی |
برای ثبت درخواست تامین، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
30,000 تومان
در انبار موجود نمی باشد
این کتاب در حال حاضر موجود نیست، اما می توانیم آن را با درخواست شما تامین کنیم و از طریق پیامک با خبرت کنیم!
از طریق دکمه زیر درخواست تامین فوری رو به همراه ثبت تلفن همراه انجام بده.
مشاهده QR CODE

با خرید این محصول 3 سکه معادل 600 تومان در باشگاه مشتریان دریافت کنید!
ارسال رایگان پستی برای سفارش های بالای 1,000,000 تومان
امکان ارسال سفارش به صورت کادوپیچ
کادوپیچ
برای اینکه سفارش رو کادوپیچ براتون ارسال کنید، باید بعد از اضافه کردن کتاب ها به سبد خرید ، وارد سبد خرید بشید و دکمه "کتاب رو براتون کادو کنیم؟" رو بزنید.
حتی میتونید در ادامه آدرس کسی رو که مایلید براش سفارش کادوپیچ شده ارسال بشه رو وارد کنید ;)
نگاهی به عکس پدر انداخت و گفت: «کاش بهجای ادبیات، دودوتا چهارتا یاد میگرفتم.»
منظورش را میفهمیدم. چندین بار گفته بود: «تا درس بود، درس، بعد ازدواج، بعد هم بهخاطر خوبیهای پدرت که نگذاشت آب توی دلم تکان بخورد، از حسابوکتاب و اقتصاد هیچچیز نفهمیدم.»
آلما هر روز ساکت و ساکتتر میشد. به فکر فرو میرفت و حرف نمیزد. معلوم نبود به چه چیزی فکر میکند. گاهی به تلفنهایی مشکوک جواب میداد و توجه مرا که میدید، حرفش را زود قطع میکرد. مریض شده بود و مرتب دارو میخورد. از بیرون که میآمد، غذا را آماده میکرد و سر سفره منتظرم مینشست. کنارش مینشستم، لبخندی شاید از سر اجبار، روی لبش مینشست و سکوت میکرد. میپرسیدم: «چی شد؟»
میگفت: «هیچی!»
به کاری که خانم دکتر میتوانست برایم پیدا کرده باشد، فکر میکردم. حدس میزدم شاید برای جوابدادن به تلفن یا منشیگری، مرا خواسته است که اگر اینطور بود، در هیچکدام تجربه نداشتم. خودش میدانست. مرا خوب میشناخت. از کودکی پزشکم بود. حالا چند سالی بود که مرتب میگفت دیگر به پزشک بزرگسال مراجعه کنم و من توجه نمیکردم. او پدر را خوب میشناخت. پدر خودش مرا میبرد مطب او.
راضیکردن آلما کار سختی بود. زیر بار حرفهایم نمیرفت. هرچه زبان داشتم، برایش ریختم و دست آخر هم گفتم: «اگر شما رضایت ندین، امکان نداره کار کنم.»
آلما که دیگر کلافه شده بود، گفت: «پس با هم بریم.»
| وزن | 145 گرم |
|---|---|
| نویسنده | |
| ناشر | |
| موضوع | |
| قطع کتاب | |
| نوبت چاپ |
اول |
| سال انتشار |
1397 |
| تعداد صفحه |
104 |
| جلد کتاب |
شومیز |
| زبان کتاب |
فارسی |
برای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.
- 74154
بریده هایی از کتاب مرد قورباغه ای
اگر کتاب "مرد قورباغه ای " را مطالعه کرده اید، بریده هایی از متن آن را با دیگران به اشتراک بگذارید!
متن ارسال بعد از بررسی تایید و منتشر خواهد شد.
برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
با ارسال بریده کتاب، سکه دریافت کنید!

دیدگاهها
پاکسازی فیلترهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.