این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید


| نویسنده | |
|---|---|
| مترجم | |
| ناشر | |
| موضوع | , , |
| قطع کتاب | |
| نوبت چاپ |
اول |
| سال انتشار |
1400 |
| تعداد صفحه |
524 |
| جلد کتاب |
شومیز |
| زبان کتاب |
فارسی |
برای ثبت درخواست تامین، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
145,000 تومان
در انبار موجود نمی باشد
این کتاب در حال حاضر موجود نیست، اما می توانیم آن را با درخواست شما تامین کنیم و از طریق پیامک با خبرت کنیم!
از طریق دکمه زیر درخواست تامین فوری رو به همراه ثبت تلفن همراه انجام بده.
مشاهده QR CODE

با خرید این محصول 15 سکه معادل 2,900 تومان در باشگاه مشتریان دریافت کنید!
ارسال رایگان پستی برای سفارش های بالای 1,000,000 تومان
امکان ارسال سفارش به صورت کادوپیچ
کادوپیچ
برای اینکه سفارش رو کادوپیچ براتون ارسال کنید، باید بعد از اضافه کردن کتاب ها به سبد خرید ، وارد سبد خرید بشید و دکمه "کتاب رو براتون کادو کنیم؟" رو بزنید.
حتی میتونید در ادامه آدرس کسی رو که مایلید براش سفارش کادوپیچ شده ارسال بشه رو وارد کنید ;)
جنگ خدايان.
پوسايدون، آتنا، آپولو، افروديت، آرس، ديونيسوس، هفائستوس، آرتميس، هرمس.
نه خدا به من خيانت کرده اند. هر هفت سال، يک هفته وقت داريد تا اين خدايان فاني را شکار کنيد و قدرتشان را به چنگ بياوريد. آگون تا زمان زنده ماندن آخرين خدا ادامه خواهد داشت.
اين چيزي بود که قرن ها پيش زئوس به فاني هاي المپيوس نويد داد.
لور هرگز نمي خواست به آگون برگردد. گذشته ي تاريک و آينده ي پر از ترس پيش رويش فرصت زندگي را از او گرفته بود. اما سرنوشت، رهايش نمي کند.
کاستور، دوست دوران بچگي اش بعد از هفت سال برمي گردد اما حضور يک الهه، خداي خرد و جنگاوري، آتنا دختر زئوس زندگي لور را براي هميشه عوض مي کند. حالا او دنبال انتقام خانواده اش است و حاضر است براي کشتن وارث خداي جنگ، اريس، هر کاري بکند.
مريسا مير، از پرفروشترين نويسندگان فانتزي نيويورک تايمز: لور شب هاي زيادي من را بيدار نگه داشت. داستاني پيچيده و نفس گير در پس دنياي يونان باستان.
| وزن | 575 گرم |
|---|---|
| ابعاد | 14 × 21 × 1 سانتیمتر |
| نویسنده | |
| مترجم | |
| ناشر | |
| موضوع | , , |
| قطع کتاب | |
| نوبت چاپ |
اول |
| سال انتشار |
1400 |
| تعداد صفحه |
524 |
| جلد کتاب |
شومیز |
| زبان کتاب |
فارسی |
1 دیدگاه برای لور
پاکسازی فیلتربرای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.
- 19454
بریده هایی از کتاب لور
اگر کتاب "لور " را مطالعه کرده اید، بریده هایی از متن آن را با دیگران به اشتراک بگذارید!
متن ارسال بعد از بررسی تایید و منتشر خواهد شد.
برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
-
خانم
«به هوش آمد. زمینِ سفتوسخت و بوی گند خون فانی را احساس کرد. بدنش خیلی آرامتر از مغزش بهبود پیدا میکرد. احساسات مزخرف درونش پیچ خورد و پوستش مثل خاک رسی که در حال خشک شدن باشد، سفت شد
-
خانم
خون فانی که در رگهایش میچرخید، در مقایسه با خون خدایی خودش، شبیه لجن بود. خون آیکور۳ در بدنش سوخته و از بین رفته بود.
-
خانم
دوباره در جهان رها شد. هفت سال تمام در سرزمینهای دور و نزدیک گشته و قلب قاتلان شرور را برانگیخته بود. شعلههای آتش جنگ را میافروخت. از خودش عصبانی شده بود. عصبانی بود که دوباره مرز این بدن را حس میکرد… که دوباره به این بدن فانی و ضعیف برگشته بود…
-
خانم
التماس به خدایان باستانی به اندازهٔ کافی بیرحمانه و تحقیرآمیز بود. آنها دویست و بیست بار بیشتر از او این فانی شدن را تجربه کرده بودند؛ اما او اینطور نبود. این بار دیگر آخرین امتحان فانی بودن را میگذراند.
-
خانم
حواسش ضعیف شده بود اما آن شهر و پارک بزرگش را میشناخت. بوی چمن تازه کوتاه شده با رشتهٔ ضعیفی از فاضلاب شهری ترکیب میشد.
-
خانم
از فاصلهای نزدیک صدای ترافیک به گوشش میرسید. احساس برقگرفتگی از اعماق رگهایش بالا میآمد. محتاطانه گوشهٔ لبش را بالا کشید. به یاد میآورد لبخند زدن چطوری است

محسن –
در این داستان جذاب ، برکن اسطوره شناسی یونان را در نبرد برای قدرت همراه با موضوعات دوستی ، فمینیسم و عاشقانه زنده می کند. داستانی فانتزی مناسب برای نوجوانان است.