افعی کشی
افعی کشی قیمت اصلی: 32,000 تومان بود.قیمت فعلی: 25,600 تومان.
بازگشت به محصولات
خواب باران
خواب باران قیمت اصلی: 200,000 تومان بود.قیمت فعلی: 160,000 تومان.
اشتراک گذاری

این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

فصل فیروزه

فصل فیروزه

قیمت اصلی: 85,000 تومان بود.قیمت فعلی: 68,000 تومان.

(دیدگاه کاربر 13)
قیمت پشت جلد:85,000 تومان
نویسنده

ناشر

موضوع

سال انتشار

1398

قطع کتاب

نوبت چاپ

9

قیمت بر اساس تعداد خرید
1-20 21-50 51-100 101+
68,000 تومان 63,750 تومان 59,500 تومان 55,250 تومان

برای ثبت درخواست تامین، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

قیمت اصلی: 85,000 تومان بود.قیمت فعلی: 68,000 تومان.

موجود در انبار

QR Code
قیمت پشت جلد:85,000 تومان

با خرید این محصول 7 سکه معادل 1,360 تومان در باشگاه مشتریان دریافت کنید!

ارسال رایگان پستی برای سفارش های بالای 500,0000 تومان

امکان ارسال سفارش به صورت کادوپیچ

کادوپیچ

برای اینکه سفارش رو کادوپیچ براتون ارسال کنید، باید بعد از اضافه کردن کتاب ها به سبد خرید ، وارد سبد خرید بشید و دکمه "کتاب رو براتون کادو کنیم؟" رو بزنید.
حتی میتونید در ادامه آدرس کسی رو که مایلید براش سفارش کادوپیچ شده ارسال بشه رو وارد کنید ;)

«فصل فیروزه» رمانی مذهبی از نویسنده معاصر، محبوبه زارع است.

داستانی عاشقانه است با محوریت حضرت معصومه (ع).

سیندخت، دختری زرتشتی اهل یزد است. پدر تاجری دارد که با او و کاروان تجاری‌اش به نقاط مختلف خلافت عباسی در سیروسفر هستند. ثمره این سیروسفر، آشنایی او با کیارش است و سپس همراهی با کاروانی که قصد رسیدن به حضرت معصومه دارد…

از متن کتاب :
هیچ کس نمی داند اما این دو عاشق، کسی را جز یک دیگر نمی خواهند. حتی اگر پسر چیزی جز همان حجره فیروزه تراشی را نداشت، باز هم دختر ثروتمندترین تاجر نیشابور کسی جز او را انتخاب نمی کرد. این عشق عمیق و واقعی باطن جان هر دو دلداده زرتشتی را می سوزاند. یک روز صبح اما ورق برمی گردد. پسر به همه چیز پشت می کند و عهد می شکند. می گویند کسی از نیشابور رد شده و دل از او برده است. دختر تا از زبان خودش نشنود، باور نمی کند…
وزن 135 گرم
نویسنده

ناشر

موضوع

سال انتشار

1398

قطع کتاب

جلد کتاب

شومیز

نوبت چاپ

9

تعداد صفحه

112

زبان کتاب

فارسی

شابک 9786008460404
4.6
13 نقد و بررسی
طراحی جلد و صفحات کتاب
0
جذابیت محتوا و موضوع کتاب
0
محتوای مفید و آموزنده
0

13 دیدگاه برای فصل فیروزه

پاکسازی فیلتر
  1. m.m.arabi2009.ir

    بسیار زیبا

  2. M.amin

    عشق واقعی فقط از خداست و اهلش

  3. زهرا

    روایت زیبایی از زندگی حضرت معصومه⁦❤️⁩

  4. علی

    داستان عاشقانه ای بسیار زیبا

  5. محمد…..

    داستانی از جنس زندگی حضرت معصومه و چه زیبا هم وصف شده
    واقعا از نویسنده ممنونم بابت این کتاب

  6. لیبل "خریدار محصول" batool.c (این محصول را خرید کرده است.)

    کتاب قشنگی بود.
    اما اگر فارسی زبان نباشید احتمالا بعضی جاها یک کم براتون سنگین باشه.

  7. علی

    داستان عاشقانه خوبی هست با محوریت حضرت معصومه. سوژه بسیار خوبی داره. کتابی آرامش بخش هست

  8. رضا

    سلام علیکم
    این کتاب بیانگر عشق های فرعی که در اخر منتهی می شوند به یک عشق اصلی که آن هم عشق اهل بیت است .

  9. Mohammad

    ارزش یکبار خوندن رو داره، کم حجم هم هست، چند نکته و جمله خوبی داشت،
    تلنگر خوب، روایت و آگاهی از اتفاقات مربوط ب حضرت، قشنگ بود.

  10. Mahdi

    اصلا مگه میشه بدون فهمیدن عشق به محبت اهل بیت نزدیک شد حالا هرکسی به اندازه و فهم خودش این عشق و رو درک میکنه خوش به حال اون که خادم این راه پر محبت میشه.

  11. ن.ج

    داستانی درباره عشق به اهل بیت که روشن کننده راه است.

  12. خانم (این محصول را خرید کرده است.)

    شیرین و خواندنی هست

  13. مائده عبادتی

    رمان بسیار جالب و شیرینیه

دیدگاه خود را بنویسید
قیمت بر اساس تعداد خرید
1-20 21-50 51-100 101+
68,000 تومان 63,750 تومان 59,500 تومان 55,250 تومان
شناسه محصول: 60702 دسته: , برچسب: , , , , , , ,

بریده هایی از این کتاب

برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

خدیجه، میان نور لرزان شمع، لبخندی زد و گفت: – عشق موهبتی خدایی است که تنها بر اساس ظرفیتی که خودت برای روحت رقم زده‌ای، اتفاق می‌افتد. دلیلش خودت هستی. در جست‌وجوی علّتی نباش. عشق، خود بالاترین دلیل و راهنماست بر مقصدی که جز سعادت نیست. مبارکت باشد که عشق، درِ خانهٔ قلبت را کوبیده است. پاسخ به فطرت، آغاز رستگاری است.

جان هیچ انسانی را انسانی نجات نمی‌دهد. این خدای تو بود که تو را به زندگی بازگرداند و از میان قافلهٔ تجاری پدرت تنها به تو فرصت دوباره‌ای برای زیستن داد. من و پسرانم جز به فرمان محمد (ص) عمل نکردیم که او مردان را به تکریمِ زنان فراخواند و میزان کرامت و بزرگواری مرد را در حرمتی که برای زنان قائل است، تعیین فرمود. سیندخت چیزی نگفت. نه فقط در سخنان مولا خلیل صداقت موج می‌زد، در طول روزهایی که میان این قبیله زندگی کرده بود چیزی جز رعایت حرمت زنان ندیده بود. برخلاف آنچه کنیزش رافعه از اعراب جاهلیت حکایت کرده بود؛

خداوند فرموده بود: «آن‌که من را طلب کند، من را می‌یابد و آن‌که من را یافت، من را می‌شناسد و آن‌که من را شناخت، من را دوست می‌دارد و آن‌که من را دوست داشت، به من عشق می‌ورزد و آن‌که به من عشق ورزید، من نیز به او عشق می‌ورزم و آن‌که من به او عشق ورزیدم، او را می‌کشم و آن‌که را من بکشم، خون‌بهای او بر من واجب است و آن‌که خون‌بهایش بر من واجب شد، پس خود من خون‌بهای او هستم.»

عشق یعنی همان تلاقی نگاه کیارش و من، زمانی که برای اولین بار در تجارت‌خانهٔ پدرم دیدمش! زمانی که به دستور صاحبکارش، صندوق‌های فیروزه را مقابل پدرم و اردشیر خان می‌گذاشت تا کیفیت کارش را به باور آن‌ها برساند. آن‌ها پسندیدند؛ آن‌ها سنگ‌های کیارش را، و من شیشهٔ چشمانش را. دنیایی از راز در نگاهش موج می‌زد.

قدسی بود که این خیال به سرم زد. اینکه خداوند فرموده بود: «آن‌که من را طلب کند، من را می‌یابد و آن‌که من را یافت، من را می‌شناسد و آن‌که من را شناخت، من را دوست می‌دارد و آن‌که من را دوست داشت، به من عشق می‌ورزد و آن‌که به من عشق ورزید، من نیز به او عشق می‌ورزم و آن‌که من به او عشق ورزیدم، او را می‌کشم و آن‌که را من بکشم، خون‌بهای او بر من واجب است و آن‌که خون‌بهایش بر من واجب شد، پس خود من خون‌بهای او هستم.»

جان هیچ انسانی را انسانی نجات نمی‌دهد. این خدای تو بود که تو را به زندگی بازگرداند و از میان قافلهٔ تجاری پدرت تنها به تو فرصت دوباره‌ای برای زیستن داد. من و پسرانم جز به فرمان محمد (ص) عمل نکردیم که او مردان را به تکریمِ زنان فراخواند و میزان کرامت و بزرگواری مرد را در حرمتی که برای زنان قائل است، تعیین فرمود.