در میان آثار جوانی داستایفسکی، صورت «جوان رؤیاپرداز» از صورتهای مهم است و در حقیقت صورت خود اوست. وجه مشترک او با جوانهای رؤیاپرداز داستانهایش شکایت از بخت ناهمراه است. در شبهای روشن هم شرح اشتیاق جوانی رؤیاپرداز را میخوانیم که زندگی را درتنهایی بهسر میکند و به دنبال گمشدهای که با او همزبانی کند، هر سو میپوید. تا عاقبت در کنار آبراه با دوشیزهای گریان، که او نیز عاشقی شیدا و تنهاست، آشنا میشود و خیال میکند که ایام تنهاییاش به سر آمده. در گفتههای جوان، که شرح رؤیاهای شبانهی اوست، صدای خود نویسنده محسوس است. از اینروست که داستان به زبان اولشخص نوشته شده و رنگ حدیث نفس دارد.
سروش حبیبی 7 خرداد 1312 در تهران متولد شد. تحصیلات دبیرستانی را در تهران در دبیرستان فیروز بهرام به پایان رساند. از سال 1329در مدرسهی عالی پست و تلگراف ادامه تحصیل داد و سپس به خدمت وزارت پست و تلگراف و تلفن درآمد. در سال 1339 برای ادامه تحصیل به دانشکدهی فنی دارمشتات در آلمان رفت و سه سال در آنجا به تحصیل در رشتهی الکترونیک پرداخت و نیز زبان آلمانی آموخت. در وزارت پست و تلگراف رئیس دروس دانشکدهی مخابرات شد و در تغییر برنامه و تبدیل آن به دانشگاه مخابرات سهم عمدهای داشت. از او به عنوان مجری طرح تشکیل مرکز تحقیقات مخابرات نیز یاد میشود. فعالیت او در زمینهی ترجمه از همکاری منظم با مجله سخن آغاز شد. در سال 1351، پس از 20 سال خدمت، از وزارت پست و تلگراف و تلفن بازنشسته شد و در انتشارات دانشگاه صنعتی شریف با سمت سرویراستار به کار مشغول شد و به ویراستاری چند کتاب دانشگاهی از جمله فیزیک دانشگاهی پرداخت. حبیبی مترجمی چند زبانه است و از زبانهای آلمانی، انگلیسی، روسی و فرانسوی به فارسی ترجمه میکند. اعتماد خوانندگان ایرانی به شیوهی ترجمهی او چنان است که هر یک از ترجمههای تازهی او از آثار نویسندگان مشهوری چون داستایفسکی، که سالها پیش به فارسی ترجمه شده بودهاند، با استقبال خوانندگان آثار ادبی روبهرو میشود. حبیبی در سال 1356به امریکا رفت و از سال 1358 نیز در فرانسه اقامت دارد.
شب های روشن (جیبی)
Earn 5 Reward Points55,000 تومان قیمت اصلی 55,000 تومان بود.46,750 تومانقیمت فعلی 46,750 تومان است.
وزن | 90 گرم |
---|---|
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ | هفتاد و یکم |
سال انتشار | 1389 |
تعداد صفحه | 112 |
جلد کتاب | شومیز |
زبان کتاب | فارسی |
شابک | 9789642090839 |
ناموجود
2 دیدگاه برای شب های روشن (جیبی)
پاکسازی فیلترفئودور میخائیلویچ داستایفسکی (Fyodor Mikhailovich Dostoevsky)، نویسنده روسی قرن نوزدهم، متولد 1821 و درگذشته 1881، از برجستهترین نویسندگان تاریخ ادبیات روسیه است. او در بین نویسندگان روسیه و جهان به خاطر آثار خود در حوزه رماننویسی، داستان کوتاه و ادبیات انسانی شناخته شده است.
داستایفسکی در طول دوران زندگی خود، شاهد بسیاری از اتفاقات مهم و تأثیرگذار برای روسیه و جهان بوده است. او در سال 1849 به دلیل فعالیتهای سیاسی خود در دوران انقلابی، به اعدام محکوم شد اما در نهایت، مجازات او به دلیل توسل برخی از نویسندگان به نیکلای پاویچ کیروف، تبدیل به سالها زندان و کار اجباری در سیبری شد. تجربیاتش در زندانهای روسیه و درگیریهایش با مسایل اجتماعی و فلسفی، به شدت در آثار او به تجلی وجود میآید.
از جمله آثار برجسته داستایفسکی میتوان به "جنایت و مکافات"، "برادران کارامازوف"، "خاطرات خانه اموات" و "زیر زمین" اشاره کرد. او به دلیل قدرت ذهنی و دیدگاههای بینظیر خود، همواره به یکی از برجستهترین نویسندگان روسیه و جهان شناخته شده است.
فئودور داستایفسکی در سال 1881 درگذشت ولی به دلیل بیماریهای متعددی که داشت، زندگیاش به سختی بود. او از بیماریهایی مانند اپیلپسی، آسم و ضعف عمومی رنج میبرد و در یک مراسم بزرگ و دلخراش، در مقبرهای در نزدیکی سنت پطرزبورگ دفن شد. با وجود بیماریهایش، داستایفسکی تا انتهای زندگیاش به نوشتن ادامه داد و آثار بسیاری را برای جهان ادبی خلق کرد. امروزه، او به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان دورهی مدرن شناخته میشود.
برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود / عضویت
فقط کسی را میتوانم دوست بدارم که آزاده باشد و احساسات مرا بفهمد و محترم بدارد.
وای که چقدر شادی و شیرینکامی انسان را خوشرو و زیبا میکند. عشق در دل میجوشد و آدم میخواهد که هرچه در دل دارد در دل دیگری خالی کند. میخواهد همه شادمان باشند، همه بخندند، و این شادی بسیار مسری است.
آدم احساس میکند که این مرغِ خیال که همیشه در پرواز است عاقبت خسته میشود، با آن تنش دائمیاش رمق میبازد، زیرا آدم در عالم خیال بزرگ میشود و از آرمان گذشتهاش در میگذرد، آرمان گذشته داغان میشود و به صورت غبار در میآید و اگر زندگی تازهای نباشد آدم باید آن را با همین غبار مرده باز بسازد و در عین حال روح چیز دیگری لازم دارد و آن را میخواهد.
نباید عاشق من بشوید. باور کنید ممکن نیست. حاضرم دوست شما باشم و حقیقتا دوست شما هستم. اما باید مواظب دلتان باشید و عاشق من نشوید. خواهش میکنم.
من جایی نداشتم بروم و کاری هم نداشتم که برای آن پترزبورگ را ترک کنم. حاضر بودم که همراه هر یک از این گاریها بروم، با هر یک از این آقایان محترم و خوشسر و پز سوار کالسکه بشوم و شهر را ترک کنم اما هیچکس، مطلقا هیچکس، دعوتم نمیکرد؛ انگاری همه فراموشم کرده بودند، مثل این بود که همهشان مرا حقیقاً بیگانه میشمردند.
وقتی از خیابان رد میشوم هر یک مثل این است که به دیدن من میخواهند به استقبالم بیایند و با همهی پنجرههای خود به من نگاه میکنند و با زبان بیزبانی با من حرف میزنند. یکی میگوید: «سلام، حالتان چطور است؟ حال من هم شکر خدا بد نیست. همین ماه مه میخواهند یک طبقه رویم بسازند.» یا یکی دیگر میگوید: « حالتان چطور است؟ فردا بنّاها میآیند برای تعمیر من!» یا سومی میگوید: «چیزی نمانده بود آتشسوزی بشود. وای نمیدانید چه هولی کردم!» و از این جور حرفها.
یک دقیقهی تمام شادکامی! آیا این نعمت برای سراسر زندگی یک انسان کافی نیست؟
F_b (خریدار محصول) –
داستایوفسکی اسطوره
سروش حبیبی بی نظیر
داستان فوق العاده جذاب
بازم بگم؟
سپهر کوه نورد –
داستانی خواندنی با ترجمه عالی سروش حبیبی