سوسیالیسم ایده شکست خورده ای که هرگز نمی میرد
سوسیالیسم ایده شکست خورده ای که هرگز نمی میرد قیمت اصلی: 255,000 تومان بود.قیمت فعلی: 216,750 تومان.
بازگشت به محصولات
طوفان در مرداب
طوفان در مرداب قیمت اصلی: 90,000 تومان بود.قیمت فعلی: 76,500 تومان.
اشتراک گذاری

این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

شادکامان دره قره سو

شادکامان دره قره سو

قیمت اصلی: 485,000 تومان بود.قیمت فعلی: 412,250 تومان.

قیمت پشت جلد:485,000 تومان
نویسنده

ناشر

موضوع

قطع کتاب

نوبت چاپ

سیزدهم

سال انتشار

1388

قیمت بر اساس تعداد خرید
1-10 11-20 21-100 101+
412,250 تومان 388,000 تومان 363,750 تومان 339,500 تومان

برای ثبت درخواست تامین، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

قیمت اصلی: 485,000 تومان بود.قیمت فعلی: 412,250 تومان.

در انبار موجود نمی باشد

QR Code
قیمت پشت جلد:485,000 تومان

با خرید این محصول 41 سکه معادل 8,245 تومان در باشگاه مشتریان دریافت کنید!

ارسال رایگان پستی برای سفارش های بالای 500,0000 تومان

امکان ارسال سفارش به صورت کادوپیچ

کادوپیچ

برای اینکه سفارش رو کادوپیچ براتون ارسال کنید، باید بعد از اضافه کردن کتاب ها به سبد خرید ، وارد سبد خرید بشید و دکمه "کتاب رو براتون کادو کنیم؟" رو بزنید.
حتی میتونید در ادامه آدرس کسی رو که مایلید براش سفارش کادوپیچ شده ارسال بشه رو وارد کنید ;)

«قره‌سو» نام رودخانه‌ای در كرمانشاه است و افغانی، نویسنده‌ای است كه به شیوه رئالیزم اجتماعی می‌نویسد. او این كتاب را در سال 1344 با بهره‌گیری از شیوه زندگی عادی مردم كوچه و بازار خلق كرده است. به زعم برخی منتقدان، توصیفات زیبا و شخصیت‌پردازی‌های دقیق، از ویژگی‌های این كتاب به شمار می‌آیند

قیمت بر اساس تعداد خرید
1-10 11-20 21-100 101+
412,250 تومان 388,000 تومان 363,750 تومان 339,500 تومان
شناسه محصول: 51143 دسته: , , برچسب: , ,

بریده هایی از این کتاب

برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

تنهایی اندیشه را نمو و روح را عظمت می‌بخشد.

بهرام ساویز که در تاریک و روشن صبح آن روز یعنى لحظه‌اى که زنگ ساعت مسجد عمادالدوله با پنج ضربه متوالى پایان شب را اعلام مى‌داشت با مادرش بدرود گفته و شهر را پشت سر نهاده بود پس از شش فرسخ راه‌پیمایى مداوم اینک موقعى به ده مى‌رسید که که سه بعدازظهر بود. با این وصف و با آن‌که بیش از بیست کیلو بار داشت و تمام راه را در گرماى خرداد ماه پیاده و به‌شتاب پیموده بود ابدآ احساس خستگى نمى‌کرد

بهرام، جوانک نوزده ساله‌اى بود از اهل شهر که چندى پیش از آغاز این داستان با پدرش همراه موج زندگى به دورود که از محال روستایى شرق کرمانشاهان است پرتاب گشته بود تا براى نان خانواده و آتیه‌اى که هر کس به حکم ضرورت زیست دلبسته آن است امیدهاى انسانى خود را آبیارى کنند

استادباشى، این مرد سپیدموى کرمانشاهى که در زمان جوانى مدتى میرابى باغ‌ها و محله‌هاى شهر و حومه را مى‌کرد و به معرفى اهل محل و قبول شهردارى تا همین اواخر شاخص افتخارى آب دولتخانه بود و همیشه در اختلافات بر سر مقسم‌هاى سه‌گانه شهر نظرش حجت بود، بدون تردید چنان کسى نبود که به کارى خارج از حیطه صلاحیتش دست بزند. پسران سردار نصرت، مباشرین و کدخدایان آنها و به‌طور کلى همه رعایاى دورود این نکته را تصدیق داشتند.

استادباشى، خجالت مى‌کشم بگویم، اما خوب این حرفى است که همه مى‌زنند؛ درست است که تو براى کندن این جوى غیر از هشت ماه عرق ریختن یک‌روند تا به حال فقط سیصد تومان پول لقمه کلنگ داده‌اى، هیچ‌کس منکر آن نیست، اما سر مرا ببر و نگو که شیب آن روى به کان و ماکان است. مگر آن‌که تو بخواهى از صیمره آب به سیاهگل بیاورى که البته امر دیگرى است.

حال که این‌طور است یک من و پنجاه انگور یک من گندم.

خان از خنده دست بر دل مى‌نهد و او را از این حماقت مسخره مى‌کند و مرد پاسخ مى‌دهد :

ــ ارباب، یارعلى‌بیگ باید دستش در یک و پنجاه باشد.

و این گفته از آن پس در محال دورود ضرب‌المثل مى‌گردد.