سلام به معصومه مهربان هر روز که از خانه بیرون می آیم،
نگاهم به گنبد زیبای خواهر تان می افتد. خم می شوم و سلام می کنم.
این از بهترین چیزهایی است که شما به من داده اید .
حالا من هم دوست دارن این کتاب را به شما هدیه کنم.
ماهرو
Earn 2 Reward Points
115,000 تومان 97,750 تومان
معجزه کار با آینه
Earn 2 Reward Points
69,900 تومان 59,415 تومان
-20%
باران دوشنبه (قصه های از زندگی امام رضا)
امتیازدهی 5.00 از 5 در 1 امتیازدهی مشتری
(دیدگاه کاربر 1)Earn 2 Reward Points25,000 تومان 20,000 تومان
وزن | 99 گرم |
---|---|
نویسنده | |
ناشر | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ | اول |
سال انتشار | 1397 |
تعداد صفحه | 61 |
جلد کتاب | شومیز |
زبان کتاب | فارسی |
موضوع |
1 عدد در انبار
قیمت بر اساس تعداد خرید
1-50 | 51-100 | 101+ |
20,000 تومان | 18,750 تومان | 17,500 تومان |
با خرید این محصول 2 سکه معادل400 تومان در باشگاه مشتریان دریافت کنید!
توضیحات
نظرات (1)
5
امتیاز 5 از 5
1 نقد و بررسی
طراحی جلد و صفحات کتاب
0
امتیاز 0 از 5
جذابیت محتوا و موضوع کتاب
0
امتیاز 0 از 5
محتوای مفید و آموزنده
0
امتیاز 0 از 5
1 دیدگاه برای باران دوشنبه (قصه های از زندگی امام رضا)
پاکسازی فیلتر
بریده هایی از کتاب
توجه
با ارسال بریده کتاب 4 سکه در باشگاه مشتریان کتابستان دریافت خواهید کرد
برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود / عضویت
هنوز بریده ای از این کتاب ارسال نشده است.
شناسه محصول:
75885
دسته: داستان کودک, داستان نوجوان, کودک و نوجوان
برچسب: ادبیات کودکانه, ادبیات نوجوان, داستان مذهبی کودکانه
علی –
بهار آمده و رفته بود. نه مثل همیشه دست و دلباز که تنگدست و بخیل. تمام جالیزها و گندم زارها خشک شده بودن. مأموران«مأمون» فرصت خوبی یافتند تا چهرهی امام رضا(ع) را در بین مردم تیره کنند… شب از راه رسید. پیامبر(ص) و امیرمؤمنان به خواب امام آمدند. پیامبر(ص) به امام فرمودند: «فرزندم تا روز دوشنبه صبر کن! آنگاه از پیشگاه خداوند طلب باران کن…» …وقتی مردم به خانههایشان رسیدند، ناگهان آسمان غرید. ابرها بیمحابا گریستند. حالا مأمون از پشت پنجرهی قصر، با خشم زیاد به باران خیره بود.