مدرسه برای بسیاری از ما یادآور کلاسهای ملال آور تکالیف گیج کننده و اضطراب امتحان است جایی که با ترس و اشک واردش شده ایم و با شنیدن زنگ آخر شادی کنان از آنجا گریخته ایم چرا مدرسه با تمام فایده،هایش هنوز جایی خوشایند و لذت بخش نیست؟ چرا دانش آموزان دوست ندارند تن به کلاس و درس و مشق بدهند؟ آیا یادگیری اصولاً باید با مشقت و تأدیب و تکلیف همراه باشد؟ دنیل ویلینگهام دانشمند علوم شناختی در این کتاب پاسخ چنین سؤال هایی را از راه بررسی مغز و هوش انسانی و کارکردهای شناختی جست وجو می.کند به نظر او نباید تصور کنیم که مغزمان اساساً برای فکر کردن ساخته شده است و در این کار مهارت دارد؛ مغز انسان از تفکر فراری است و طبیعتاً آن را کاری ناخوشایند میداند مگر اینکه بتوان بخش هایی از این فرایند را با مغز سازگار کرد. ویلینگهام یافته های علوم شناختی را به حیطهٔ آموزش میآورد و توصیه هایی کاربردی برای اصلاح فرایند آموزش مطرح می.کند او در هر فصل ضمن توضیح کارکردهای ،ذهن سراغ یکی از معضلات رایج آموزشی می:رود چگونه باید ایده های انتزاعی را توضیح داد؟ چطور باید تعادلی میان آموزش واقعیت های نظری و مهارت ها ایجاد کرد؟ چطور باید به کند آموزها کمک کرد؟ و مهم تر از همه، چگونه میتوان کاری کرد که دانش آموزان با لذت بیاموزند؟
در صورتی که قصد خرید این کتاب را بیش از تعداد موجودی دارید می توانید درخواست تامین موجودی به تعداد مورد نظر را برای ما ارسال کنید:
"*" indicates required fields
نقد و بررسیها
پاکسازی فیلترهنوز بررسیای ثبت نشده است.